خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1369 / کتاب «اعتدال و پیروزی»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1369 / کتاب «اعتدال و پیروزی»

زیارت هاشمی از قبر حاج‌شیخ هادی سبزواری *** در سفر استانی هاشمی به خراسان چه گذشت؟

  • شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۶۹

 شنبه 26 خرداد 1369  |  22 ذیقعده 1410                         16 ژوئن1990

 

در اخبار رادیوهای خارجی، خبر تصفیه اختلافات ایران با برخی از شرکت‌های نفتی، به‌گونه‌ای نقل شده بود که انگار ایران امتیازی داده است. با آقای آقازاده [وزیر نفت]، تلفنی گفتم خبر را به صورت کامل بگویند که آمریکایی‌ها از ادعای خودشان تنّزل کرده‌اند.


قبل از حرکت، جمعی از سپاهیان[اردوگاه مشترک سپاه و بسیج بخش آشخانه] آمدند؛ از آنها دلجویی شد. به خلبان‌ها به خاطر فوت رفقایشان تسلیت گفتم و دلجویی نمودم. به سوی بخش آشخانه در کنار اترک پرواز کردیم در مسیر، توضیحات از سوی معاون فرمانداری داده می‌شد. در کنار روستایی در ساحل رود اترک، روستاییان اجتماع کرده بودند، پیاده شدیم. استقبال و خیرمقدم و صحبت کوتاه من انجام شد. بلندگوی‌شان درست نبود،کم صحبت کردم. دوباره به‌سوی مرز شمالی پرواز کردیم. از مراکز جمعیتی بخش راز و جرگلان از بالا بازدید شد. در درّه‌ مشترک بین ما و شوروی، رودخانه‌ای مرزی است؛ بیشترِ اراضی اطراف رود، سهم روس‌ها و طبعاً آبادتر است.


در جلگه جرگلان پیاده شدیم. اهالی ترکمن و سنی‌اند؛ علمای آنها و مردم استقبال گرمی نمودند و [ آقای‌ مسعودآخوند یزدانی]، رییس روحانیون آنها[= امام جمعه بخش جرگلان] خیرمقدم گفت. مسئولان بخش هم از جاهای دیگر آمده بودند. جهاد[سازندگی] هم نمایشگاه فرش خراسان برقرار کرده بود.  صنعت فرش با کمک جهاد، اصلاح و ترویج شده است. سنی‌ها، خانم‌هایشان را  هم آورده بودند. گفته شد معمول‌شان نیست که زن‌ها را در اجتماعات شرکت دهند و این اولین بار است. خشکسالی دارند و دیم‌شان خوب نیست.


از آنجا به‌سوی اسفراین پرواز کردیم. تاکستان‌های انگور دیم منطقه، به‌نظرم جالب آمد؛ قرار شد توسعه بدهند. ساعت یک و نیم ظهر در اسفراین فرود آمدیم. مردم استقبال گرمی داشتند. در شهر گشتی زدیم. امام جمعه و فرماندار توضیحات درباره شهر و نیازها و امکانات دادند. در محل اجتماع مردم امام جمعه خیرمقدم گفت و من صحبت دلگرم‌کننده‌ای نمودم. ناهار در فرمانداری صرف شد و سپس پرواز به سوی دشت جوین ادامه یافت. عمدة خواست اهالی اسفراین، سد بیدواز و اجرای طرح‌های بنیاد اسفراین و تسریع در جاده‌های ارتباط به خارج از شهر بود. منطقة خوب و مستعدی است.

در محل کشت و صنعت جوین پیاده شدیم. اجتماع و اظهار احساسات مردم اطراف، بی‌نظمی درست کرده بود. پاسخ احساسات را دادم. به گزارش مدیران گوش دادم. کشت و صنعت عظیمی است. قبل از انقلاب توسط مهدوی تأسیس شده، نیمه‌کاره بوده که پس از انقلاب در اختیار سازمان صنایع ملی است. تولید قند و گوشت و مرغ در برنامه بوده که بخشی اجرا نشده است. خواستار توسعه بودند. نمایشگاه کشاورزی استان را در آنجا درست کرده بودند؛ بازدید کردیم. جالب و خوب است. مزارع آبیاری با روش تحت فشار را از هوا بازدید کردیم و مهندس مایلی توضیح داد.


به سوی سبزوار پرواز کردیم در هلی‌کوپتر، امام جمعه شهر آقای [محمدتقی]عبدوس توضیح داد. استقبال مردم فوق‌العاده خوب بود. در مصلی، پس از خیرمقدم امام جمعه، با مردم صحبت کردم. در مسیر، در خیابان‌ها تا منزل امام جمعه، همراه با اجتماع و احساسات گرم مردم بود.


در منزل امام جمعه، نماز و استراحت و استماع خواسته‌های شهر داشتیم و سپس به مسجد رفتیم که مسئولان استان و شهر جمع بودند، به عنوان شورای اداری نیازها و برنامه‌ها گفته شد و من هم صحبت نمودم و توضیح دادم. شام با مدعوین، همان‌جا صرف شد و به احساسات مردم که در بیرون مسجد اجتماع کرده بودند، پاسخ دادم و به زیارت قبر حاج‌شیخ هادی سبزواری، صاحب[کتاب]منظومه رفتیم؛ جای باحال و خوبی است. برای استراحت به فرمانداری شهر رفتیم. از درخواست‌های مردم، چند مورد، منجمله تکمیل آبرسانی شهر و کارخانه ساخت شیرآلات را پذیرفتم.