خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1369/ کتاب «اعتدال و پیروزی»
پیغام به هاشمی برای رفع حصر آیتالله قمی *** "رئیس جمهور اول باید دفترش را اداره کند"
یکشنبه 19 فروردین 1369 | 12 رمضان 1410 8 آوریل 1990
ساعت هشت و نیم صبح به دفترم رسیدم. آقای[محسن] نوربخش، [وزیر امور اقتصادی و دارایی] آمد. درباره سیاست ارزی و مسایل اقتصادی، مطالبی داشت و از ضرورت اقداماتِ سیاسی، برای ایجاد تسهیلات در فروش نفت گفت؛ در حال حاضر نوعی بایکوت و محدودیت داریم که نمیتوانیم به راحتی نفت بفروشیم؛ بیشتر کارشکنیها از سوی آمریکا و انگلیس است.
آقای علی حجتی[کرمانی] آمد. گفت معتقد است که مواضع ما درست بوده وگرنه انقلاب به بیراهه میرفت. خواستار توجه بیشتر و دادن امکان برای کار بیشتر برای انقلاب شد. او پیغام آقای سید رضا صدر را آورد که خواسته بود آیتالله قمی را آزاد بگذارند؛ تعهد مینماید که مزاحم نشود.
آقای[غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت] آمد. خبر پیشرفت کارخانه تولید کود فسفات را داد و تأکید بر تعجیل استحصال فسفات از معادن را داشت و خواست که برای افتتاح کارخانه متانول به شیراز بروم؛ گفتم برنامه سفر به فارس دارم. او قصد چند مسافرت برای فروش نفت دارد.
آقای[جواد] مقصودی از ستاد[برگزاری] نماز جمعه[تهران] آمد. مقداری از رادیکالها و اظهارات آقای[مهدی]کروبی در مراسم 12 فروردین، [روز جمهوری اسلامی] انتقاد داشت و در خصوص زدن سقف موقت روی زمین چمن دانشگاه تهران برای نماز جمعه توضیح داد؛ گفتم با خرج سنگین نباشد. او خواستار تعیین هیأت مدیره برای ساخت مصلا شد.
مسئولان مرکز تحقیقات[و مشاوره]دانشگاه تهران آمدند. گزارش دادند و من تشویق کردم که تحقیقات دانشگاهی با نیازهای اجرایی هماهنگ شود. عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. جزیره قشم به عنوان منطقه آزاد تصویب شد که با یک شورای سیاستگذاری عمل نماید. قرار شد خبر را بعد از پیشبینیهای لازم، برای جلوگیری از سوءاستفادههایی در تجاوز به اراضی، اعلام کنیم.
تب داشتم و بعد از جلسه لرز هم آمد؛ با تبولرز به دفترم آمدم. دکتر[هادی] منافی، [رییس سازمان نظام پزشکی] آمد؛ آمپول تزریق کرد و دارو داد. شب در دفترم ماندم. جلسه با رهبری را لغو کردم.