خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1368 / کتاب «بازسازی و سازندگی»

یکشنبه 7 آبان   |      28 ربیع الاول 1410                 29 اکتبر  1989

ساعت سه بامداد بیدار شدم و دیگر خوابم نبرد. تا ساعت نه‌صبح کار کردم. رؤسا و مدیران دانشگاه‌های پزشکی آمدند و نیازهایشان را گفتند. برای آنها صحبت کردم و توصیه به ابتکار و استفاده بیشتر از امکانات نمودم. جمعی از وزرای اقتصادی آمدند. درباره قیمت ارز در آینده بحث شد. بعضی‌ها معتقد بودند که تدریجاً قیمت پائین بیاید، ولی من و بعضی دیگر می‌گفتیم به طور ضربتی تا نزدیک قیمت مورد نظر پائین بیاوریم و سپس تدریجی باشد. برای اینکه تولید کننده بتواند مواد وارد کند و ضرر نکند؛ این نظر چربید.

آقای [محمدجواد] ایروانی وزیر سابق اقتصاد و دارائی آمد. از اتهامات بی مورد به ایشان پس از بازداشت [عباس کفافی] رئیس سابق بانک صادرات گله کرد و درباره شغل آینده‌اش مشورت کرد که سفارت را توصیه کردم.

دکتر [حسن] حبیبی و اخوی محمد برای تنظیم برنامه سلام صبح بخیر [رادیو] و توضیحات دولت در جواب انتقادات مردم آمدند. در هیأت دولت به وزرا گفتم نماینده‌ای برای جوابگویی معرفی نمایند. جلسه هیأت دولت تا ساعت هفت ونیم بعد از ظهر طول کشید.

آیت‌الله خامنه‌ای در دفترم مهمانم بودند. درباره مشاورت [رهبری] آقای [موسوی] خوئینی‌ها، عضویت احمدآقا در شورای عالی امنیت ملی، اعلان آقای [علی]شمخانی به عنوان فرمانده نیروی دریایی ارتش، مسائل ارزی و اقتصادی و امور جاری دیگر مذاکره کردیم. شام خوردیم و به خانه‌هایمان رفتم.