خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1368/ کتاب «بازسازی و سازندگی»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1368/ کتاب «بازسازی و سازندگی»

چه کسی ابایی از گفتن اسرار نداشت؟ ***مصاحبه ۴ ساعته هاشمی با خبرنگاران داخلی و خارجی

  • دوشنبه ۱ آبان ۱۳۶۸

 

دوشنبه 1 آبان   |     22 ربیع الاول 1410                  23 اکتبر  1989

آقای [محمود] واعظی [معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه] آمد. گزارش سفر به لهستان و رومانی را داد. وقت سفر [آقای نیکلای چائوشسکو] رئیس جمهور رومانی به ایران را معین کردیم. در مورد سفر رئیس جمهور لهستان، گفتم که وقت مناسب دیگری انتخاب شود. برای مذاکره با فرانسوی‌ها که قرار است، فردا  برای حل مشکلات مالی و سیاسی فیمابین بروند، مشورت کرد. گفتم اصل را برحل مشکلات بگذارند و دو طرف توقع امتیاز نداشته باشند.

مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی با خبرنگاران داخلی و خارجی داشتم. نزدیک به چهار ساعت طول کشید. حدود صد نفر بودند. هرچه خواستند پرسیدند. جو دوستانه‌ای بر مصاحبه حاکم بود. از ساعت نه ونیم صبح تا نزدیک یک و نیم بعد از ظهر طول کشید.

عصر [سرلشکر حکیم الله] فرمانده نیروی هوایی پاکستان که میهمان تیمسار ستاری است آمد، اظهار دوستی و صمیمیت می‌نماید و آقای ستاری می‌گوید مجذوب تشکیلات و امکانات ما شده است. از گفتن اسرار ابائی ندارد. جلسه دوستانه بود.

تا ساعت هفت ونیم کار کردم و به خانه رفتم. یاسر از دوستانش گوشت شتر گرفته و کباب کرده بود. هوای منزل سرد بود. شوفاژ را روشن کردیم؛ اشکال دارد.