خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1368/ کتاب «بازسازی و سازندگی»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1368/ کتاب «بازسازی و سازندگی»

گزارش وزیر اقتصاد از همکاری با روسها *** تقاضای محسن رضایی برای همراهی هاشمی

  • شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۶۸

 

[امروز اولین روز ماه مبارک رمضان بود]. ساعت سه وربع بامداد با عفت، محسن، مهدی و یاسر برای سحری خوردن بیدار شدیم. ساعت ده‌ونیم به مجلس رسیدم. آقای [محمد جواد] ایروانی [وزیر امور اقتصادی و دارایی] آمد. گزارش وضع اقتصادی را داد و درباره طرح‌های مهم اقتصادی و همکاری با روس‌ها صحبت شد و به نحوی موضع خود را در مسأله تبصره 29 بند 14 بودجه توجیه کرد.

آقای [محی‌الدین]  فاضل هرندی [رئیس کمیسیون امور کشاورزی و عمران روستاها] آمد. گزارش سفر به ژاپن را داد. از طرف من برای شرکت در مراسم دفن [آقای‌هیرو هیتو] امپراتور این کشور رفته بود. درباره ادامه کار در هیأت‌های هفت نفره واگذاری زمین از امام ضمن نامه‌ای استفسار کرده و متن مصوبه مجلس خبرگان را درباره آقای منتظری آورد. این متن برای تکمیل امضاها نزد او بود.

آقایان محسن رضایی [فرمانده کل سپاه] و [علی] شمخانی [فرمانده نیروی زمینی و قائم مقام فرماندهی کل سپاه] آمدند. درباره آینده سپاه، خریدهای تسلیحاتی و تأمین بدهی‌های سپاه مذاکره کردند. آقای رضایی خواست که همراه من به روسیه بیاید. برای استخدام آقای [هوشنگ]  صدیق فرمانده سابق نهاجا [= نیروی هوایی ارتش] استفسار کردند. گفتم با هماهنگی آقایان [منصور] ستاری و [مصطفی] ترابی باشد. محسن آمد و راجع به سفر چین هماهنگی کرد.

آقایان حسین مرعشی، اسلامی، [اسحاق] جهانگیری و [مجید] انصاری آمدند. راجع به نماینده مردم کرمان به جای مرحوم [حاج شیخ عباس] حسنی سعدی مشورت کردند. درباره قانون اساسی و رهبری آینده صحبت شد؛ نظریه جدیدی مطرح کردند.

عصر آقای [مجید] قاسمی رئیس بانک مرکزی آمد. درباره مسائل اقتصادی پولی و سیاسی حرف زیادی زد و پیشنهادها و سئوالاتی داشت و وضع مالی و ارزی را گفت. تا نزدیک افطار کارهای دفتر را انجام دادم.

افطار به دفتر آقای رئیس جمهور رفتیم. جلسه سران قوا بود. دکتر ولایتی گزارش سفر به‌ شوروی و سوریه را داد و اجازه گرفت که یک محموله دیگر نفت به سوریه داده شود. درباره سفر من به شوروی صحبت شد. همه تأکید بر انجام سفر داشتند. مسایل افغانستان و لبنان هم مورد بحث قرار گرفت. قرار شد در نمایشگاه اسلحه ترکیه شرکت کنیم. دیر وقت به خانه آمدم.