ورزش و استخر و صبحانه و عزیمت به مجلس و خواندن گزارشها. آقای [محمد] معزّی [= معزالدین] نماینده اصفهان آمد. از وزیر کشاورزی انتقاد کرد و خواستار تعویض او شد. دکتر [حسن] روحانی آمد. مشکلات وزارت اطلاعات را گفت و اظهار عدم تمایل برای این سمت کرد؛ اصرار نکردم.
[آقایان حسین قاضیزاده هاشمی و یغمور قلیزاده] نمایندگان فریمان و مینودشت آمدند و برای حوزه انتخابیه خود اظهار نیاز کردند. [آقای غلامرضا فروزش] وزیر جهاد [سازندگی] آمد. برنامه آینده و کارکرد گذشته را گفت. [آقای محمد علی نجفی] وزیر آموزش وپرورش آمد. برنامهها و کارها و مشکلات و نیازها را گفت. دکتر [ایرج] فاضل آمد. درباره وزارت بهداشت و درمان و بیمارستانها و دارو و... مذاکره شد و برنامههای آینده و راه کارهای اصلاح وضع و سیاست پزشکی کشور را گفت.
اخوی محمد [رئیس سازمان صداوسیما] آمد. نمودار سازمانی برای تشکیلات ریاست جمهوری را آورد. به او گفتم که در برنامه سلام صبح بخیر [تلویزیون] و برنامههای مشابه، تقدیر و انتقاد از عملکردها را هماهنگ کنند و قرار شد من هم در تشکیلات، کسانی را مأمور کنم که موارد نقص را جبران کنند و نتیجه را به مردم اعلام کنیم. مهدی و یاسر برای پیگیری مراجعات مردم و رزمندگان آمدند.
آقای [محمود] واعظی [معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه] اطلاع داد که سفرای دولتهای غربی دسته جمعی مراجعه کرده و خواستهاند که مسائل لبنان و گروگانها و روابط ایران با آمریکا و انگلیس و قطعنامه، یکجا بررسی و حل شود و خودش جواب داده بود که اول بدون قید و شرط، شیخ [عبدالکریم] عبید [امام جمعه روستای جبشیت لبنان] آزاد شود. گفتم درست نبوده که خودش اظهار نظر کند. بایستی جواب نمیداده تا از مسئولان بالا نظر بخواهد. با رهبری هم در این مورد صحبت کردم؛ ایشان هم مثل من نظر داشتند.
آقای موسوی خوئینیها [دادستان کل کشور] ، تلفنی گفت معطل ماندن تکلیف کار آقای موسوی اردبیلی درست نیست. بهتر است زودتر وضع روشن شود. شب تا ساعت نه ونیم در دفترم کار کردم و خسته به خانه آمدم. شام خوردم و خوابیدم.