شنبه 3 تیر | 20 ذیقعده 1409 24 ژوئن 1989
تا ساعت ده ونیم در منزل گزارشها را خواندم و کارهای دفترم را که آورده بودند، انجام دادم. انعکاس سفر به شوروی وسیع است و آمریکاییها بیش از دیگران حساسیت نشان میدهند. به نظر میرسد به انفعال و ناراحتی افتادهاند
به مجلس رفتم. درد پا و کمر آزارم میدهد. به دکتر جزایری گفتم برای معاینه اقدام کند. عصر آقای [بهزاد] نبوی آمد. گزارش کامل مذاکره با کاتاشف درباره خرید سلاح و لیستی از سلاحها را داد که شوروی پیشنهاد فروش داده است. تا شب کارهای عقب مانده را انجام دادم. شب با سران قوا جلسه داشتیم. بیشتر به شرح سفر به روسیه و بررسی آثار آن و تصمیمگیری در اجرای توافقها گذشت.
از احمدآقا خواستیم که کاندیدای نمایندگی مجلس شود که پس از من ریاست مجلس را به عهده بگیرد. نمایندهها هم نامه نوشتهاند و همین را خواستهاند، ولی ایشان به خاطر کسالت و افسردگی، آمادگی کار ندارد و مصلحت نمیداند که به این زودی سمتی بپذیرد. ترجیح میدهد چند ماه دیگر اقدام کند. به خاطر ناامنی جماران به خانه نیامدم. به دفترم رفتم و خوابیدم.