خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1368/ کتاب «بازسازی و سازندگی»
یکشنبه 28 خرداد | 14 ذیقعده 1409 18 ژوئن 1989
بعد از نماز تا ساعت هفت ونیم صبح مطالعه کردم. در جلسه علنی مجلس تا ساعت نه ونیم ماندم. تا ساعت دو بعد از ظهر در دفترم کارها را انجام دادم.
عصر استاندار و امام جمعه بندرعباس و آقایان [عباس] عباسی و [غلامعباس] زائری نمایندگان بندرعباس برای حل اختلافاتشان آمدند. دو طرف مواردی از زمینههای اختلاف و درگیری را گفتند. مطلب مهمی نداشتند و عجیب است که بر سر همین مطالب سالها است در منطقه درگیری دارند. بیشتر به خاطر اختلافات خطی و باندی است که این گونه مطالب بهانه میشود. نصیحتشان کردم و تذکر دادم که دود این درگیریها به چشم مردم میرود. قرار شد به منزل آقای زائری بروند و مذاکره را ادامه دهند. اگر به توافق نرسیدند پیگیری کنم.
[آقای غلامرضا شافعی] وزیر صنایع آمد. گزارش وضع صنایع و نیازهای ارزی و راهکارهای فعال کردن کارخانجات را بررسی کردیم. قرار شد برای اجرای مصوبه شورای بازسازی در خصوص جواز وارد کردن مواد اولیه بدون انتقال ارز برای جلب موافقت دولت که فعلاً مخالف است، تلاش کنیم. پیگیری کنیم و از رهبری هم بخواهیم که از موضع رهبری و ریاست جمهوری کمک کنند.
آقای [غلامرضا] آقازاده [وزیر نفت] آمد. گزارش سفر به بلغارستان و تفاهم نامهها را داد. با او در مورد نفت و گاز و پتروشیمی مذاکره شد.
آقای [سیدحسن] طاهری خرمآبادی آمد. از آقای منتظری پیغام آورد که بناست برای تسلیت فوت امام به منزل امام بروند و خواستهاند که من هم حضور داشته باشم.
شب آیتالله خامنهای به دفتر من آمدند. شام را با هم خوردیم و تا ساعت یازده شب درباره مسائل کشور و سیاستهای اقتصادی و خارجی و سفر به شوروی و ... مذاکره و تصمیمگیری کردیم. خوشبختانه در همه موارد اتفاق نظر داریم. دیر وقت خوابیدم.