خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1368/ کتاب «بازسازی و سازندگی»
سهشنبه 9 خرداد | 24 شوال 1409 30 می 1989
ساعت هفت وربع به مجلس رسیدم. قبل از دستور درباره راهپیمائی مسلمانان در انگلیس صحبت کردم. ساعت ده وربع به دفترم برگشتم. با [آقای خریستو خریستف] وزیر تجارت [خارجی] بلغارستان ملاقات کردم. حرفها کلی و دوستانه بود. ظهر آقای [میرکمالالدین] شهریاری نماینده بوشهر [دشتی و تنگستان] برای مسایل محلی و اختلافش با مسئول بهداری منطقه آمد.
عصر شورای بازنگری [قانون اساسی] جلسه داشت. گزارش کمیسیون در مدیریت صداوسیما رد شد و به جای آن نصب و عزل مدیرعامل به رهبری واگذار شد
شب مجمع تشخیص مصلحت جلسه داشت. درباره اراضی تصرفی مردم قبل از انقلاب از منابع طبیعی و استرداد از آنها و سپس فشار مردم برای پس گرفتن آنها، پس از اعلان نظر شورای نگهبان مبنی بر ابطال دو ماده 55 و 56 قانون حفاظت منابع طبیعی و مشکلاتی که از این ناحیه برای دولت پیش آمده بحث کردیم. به نتیجه قطعی نرسید و درباره لزوم فشار بر دولت برای تسریع در اجرای تعزیرات برای مهار تورم صحبت شد. دیر وقت به خانه رسیدم. عفت هم در جلسه مهمانی خانم وزیر خارجه تانزانیا رفته بود؛ همزمان به خانه رسیدیم.
با اینکه دیر وقت بود، به بیمارستان [قلب جماران] رفتم. امام با زحمت حرف میزدند. با صدای ضعیف به من فرمودند داروی زهری که قطعنامه را پذیرفتم، برایم تلخ بود و تعبیر به جام زهر کردم، اما امروز که میبینم بعد از مرگ من، کشور مشکل جنگ ندارد، آن تلخی برایم شیرین است. از شنیدن کلمه مرگ تکان خوردم و اشکم ریخت. سکوت کردم؛ نمیخواستم امام آن منظره را ببینند.