خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1368/ کتاب «بازسازی و سازندگی»
یکشنبه 24 اردیبهشت | 8 شوال 1409 14 می 1989
بعد از نماز و استماع اخبار و خواندن گزارشها با بچهها صبحانه خوردیم. به جلسه علنی مجلس رفتم. قبل از دستور چند کلمهای درباره برنامه پنجساله توسعه صحبت کردم تا ظهر یکسره در جلسه ماندم.
ظهر نماینده مهاباد آمد. او برای مشکلات کردستان استمداد کرد و از مرکز بزرگ اسلامی [غرب کشور] گله داشت و ابراز وفاداری به نظام و آمادگی فداکاری نمود. عصر آقای [جواد] ترکآبادی کاردارمان در کویت آمد. او به تازگی منصوب شده و عازم رفتن است درباره برنامههای خود در جهت تحسین و توسعه روابط مشورت کرد.
آقای [بهرام] تاجگردون نماینده [گچساران] کهکیلویه و بویر احمد آمد. برای انتصاب امام جمعه و استاندار که هر دو رفتهاند، استمداد کرد. از قائم مقام سپاه استان گله داشت و از لزوم گماردن مدیری قوی در رأس نفت منطقه جنوب گفت. آقای [ارسلان] صفائی نماینده باختران [= کرمانشاه] آمد. خواستار اهمیت دادن بیشتر به نیروهای بومی آنجا گفت و از حاکمیت اصفهانیها در استان گله کرد. او خواستار برگرداندن نام کرمانشاه به جای باختران شد و توصیه به محبت به کردها نمود.
آقای [محمدحسین] جهانگیری نماینده قصرشیرین آمد. لزوم تسریع در بازسازی، توجه به منطقه غرب و تشویق مردم آنجا را گفت. آقای [عبدالعزیز] دادگر نماینده چابهار آمد. برای کمک به محله کپر نشین آنجا استمداد کرد و از توسعه مزارع موز و خربزه درختی و لنج سازی و صیادی منطقه گفت و خواستار سفر من به آنجا شد. آقای [آنه محمدکوسه] غراوی نماینده گنبد [در دوره دوم مجلس] آمد و از ضعف مدیریت در مس سرچشمه گفت. تا ساعت نه شب در دفترم کار کردم و به خانه آمدم.