سهشنبه 15 فروردین | 27 شعبان 1409 4 آوریل 1989
امروز برای رفع خستگی سفر در خانه ماندم. ولی کارهای انباشته شده را از دفتر آوردند و تا آخر شب کار کردم. آقای [علیاکبر] پرورش تلفنی از تظاهرات جمعی از مردم در نجفآباد در حمایت از آیتالله منتظری خبر داد؛ دیروز و امروز. همچنین به فرمانداری و سپاه و منزل آقای ایزدی امام جمعه شهر که حکم امام را تأیید نموده، حمله کردهاند. از آقای ریشهری [وزیر اطلاعات] وضع را پرسیدم. گفت چون اجازه تیر داده نشده، جسور شدهاند. چند نفری را بازداشت کردهاند.
آقایان [علی اکبر] ناطق نوری و [محمدرضا] مهدوی کنی تلفنی خواستند که جلسهای برای بررسی اوضاع و اطلاع بیشتر اعضای جامعه روحانیت مبارز تشکیل شود.
شب دکتر ولایتی آمد. گزارش سفر به شوروی و سوریه را داد. [میخائیل] گورباچف [رهبر شوروی] و [ادوارد] شوارنادزه [وزیر امور خارجه] خیلی گرم گرفتهاند و اعلان آمادگی برای همکاری در امور تسلیحاتی و اقتصادی و سیاسی کردهاند. تصمیم نهایی را موکول به زمان سفر من به شوروی کردهاند. زمان سفر را اواخر خرداد و یا اوایل تیر ماه سال جاری مناسب میدانند. گفت سوریها تحت فشار کشورهای عربیاند و تقریباً تنها هستند و احتمالاً فشار برای خروج آنها از لبنان ادامه یابد. از پیشرفت کار آشتی حزب الله و جنبش امل راضی است. درباره سیاستمان در مسأله افغانستان مذاکره شد.
آقای محسن رضایی تلفنی از بازداشت آقای محمدکوثری توسط سازمان قضایی نیروهای مسلح به خاطر اشغال تأسیسات کشاورزی شکایت کرد. به آقای [علی] فلاحیان[معاون وزیر اطلاعات] گفتم که برای آزادیاش اقدام کند.
دفتر آیتالله خامنهای اصرار داشت که جلسه مجمع تشخیص مصلحت را اداره کنم. گفتم کار زیادی دارم. قرار شد تعطیل باشد. آقای خامنهای به باختران [= کرمانشاه] و ایلام سفر کردهاند. محسن آمد و درباره سفر هیأت نظامی به چین به سرپرستی آقای [حسن] روحانی مشورت کرد که خواسته شده او هم به عنوان عضوی از صنایع موشکی سپاه پاسداران، جزو هیأت باشد.