خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1368 / آرامش بعد از طوفان
مشورت ولایتی با هاشمی قبل از سفر شوروی
پنجشنبه 10 فروردین | 22 شعبان 1409 30 مارس 1989
تا ساعت سه بعد از ظهر در منزل بودم. وقتم به مطالعه و استراحت گذشت. دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه] تلفنی گفت که امروز عازم شوروی است. درباره مسائل مورد نظر مشورت کرد. مجدداً خبر داد که سوئیس اعلان کرده کنسول ما را اخراج کرده است؛ با اینکه قرار بوده به عنوان تمام شدن مأموریت بیاید. قرار شد مقابله به مثل کنند.
در گزارشها آمده، امام جماعت مسجد بلژیک که اهل عربستان است، به همراه معاونش کشته شدهاند. خبر را به ناحق به گونهای نقل کردهاند که ایجاد شبهه کنند که از سوی طرفداران ما به خاطر عدم هماهنگی با فتوای امام [درباره سلمان رشدی] کشته شده است.
ساعت سه ونیم بعد از ظهر از [فرودگاه] مهرآباد به همراه جمعی سپاهی و ارتشی و نماینده و محافظان و همچنین عفت، فاطی، مهدی، سارا و خانمها مطهری، عراقی، نقاش و علمالهدی به سوی دزفول پرواز کردیم. استقبال رسمی در پایگاه چهارم هوایی بود. با [آقای محسن میردامادی] استاندار [خوزستان] و [آقای اراکی] امام جمعه و مسئولان دزفول درباره بازسازی مذاکره شد. دوسه ساعت با فرماندهان سپاه جلسه داشتیم که وضع خطوط، نیازها و کمبودها را گفتند. از مشکل غذا، مهندسی و سوخت شکایت دارند.
شام خوردیم، سپس با فرماندهان ارتش دو سه ساعت مذاکره کردیم. ارتشیها از مشکل سوخت و غذا میگفتند. از مهندسی و عدم جایگزینی بعضی از ابزار جنگ که سال گذشته از دست دادند، گله داشتند. پنجاه میلیون تومان در اختیار فرماندهان یگانها گذاشتم.
عفت و همراهان رفتند و شهر دزفول را دیدند. هوا سرد بود. شوفاژها را روشن کردند. امسال بارندگی خوبی بوده. سال گذشته بارندگی کم بوده، اما با بارندگی خوب اواخر زمستان، وضع بهتر است. دیر وقت خوابیدم.