خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
ابراز نگرانی علیرضا مرندی از رای نیاوردن در مجلس *** طرح موسوی اردبیلی برای توقف جنگ
دوشنبه 30 خرداد | 5 ذیقعده 1408 20 ژوئن 1988
چمدان را بستم که به منطقه بروم، ولی موفق به سفر نشدم. به مجلس رفتم. گزارشها را دیدم. منافقین و عراق مدعیاند که عملیات مهران را منافقین انجام دادهاند؛ با اینکه نیروهای اصلی عراقیاند. آقای رضائی اطلاع داد که دشمن مقداری عقب نشسته و نیروهای ما در حال آماده شدن هستند.
آقای فروزنده آمد و راجع به کارهای مهندسی برای حفظ خرمشهر پرسید و آقای [محمد] باقری آمد و وضع مهران را توضیح داد. به جلسه شورایعالی پشتیبانی جنگ رفتم که تا ظهر طول کشید. چندین مصوبه داشتیم، منجمله ارز دفاع و تأسیس شرکت هواپیمایی برای نهاجا [= نیروی هوایی ارتش] و....
ظهر آقای موسوی اردبیلی درباره توقف جنگ مذاکره کردند و طرحی داشتند. به مجلس رفتم. آقای رضائی اطلاع داد که در گزارشها درگیریها شدید است. آقای جمالی اطلاع داد، سرهنگ علیاری و سرهنگ الماسیکه از دیروز اطلاعی از آنها نداشتهایم، پیدا شدهاند. عصر آقای [محمد علی] رحمانی [مسئول] بسیج آمد و درباره حضور او در ستاد مذاکره شد. آقای بهزاد نبوی آمد و مطالبی درباره جنگ و ساخت لوله توپ داشت.
آقای دکتر [علیرضا] مرندی [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] آمد. نگران رأی نیاوردن است؛ در خصوص ماندن در کابینه مشورت کرد. قرار شد بعداً جواب بدهیم. آقای افشار برای امور ستاد آمد.
شب بعد از نماز، آقای رئیس جمهور آمدند و درباره جنگ و دولت و سپاه و ستاد و... مذاکره کردیم. به خانه آمدم. عفت، منزل محسن بود. شام را که از خانه محسن فرستاده بودند، تنها خوردم.