خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»

چرا مجلس نگران رفتن هاشمی بود؟ *** مشورت رئیس سازمان انرژی اتمی با هاشمی

  • سه شنبه ۴ بهمن ۱۳۶۷

 

سه‌شنبه 4 بهمن  |   16 جمادی الثانی 1409                 24 ژانویه 1989

 

نزدیک صبح بیدار شدم. با شیر و خرما سحری خوردم. صبح زود به مجلس رفتم. دیشب برف باریده و خیابان‌ها لغزنده بود. در گزارش‌ها مطلب مهمی نداشتیم. قرار بود جلسه رسمی غیر علنی داشته باشیم. جلسه تشکیل شد، ولی چون دستور جلسه دیر توزیع شده بود، جلسه را تعطیل و به روز پنجشنبه موکول کردیم. در دفترم کارهای عقب مانده را انجام دادم.

پیش از ظهر آقای [رضا] امراللهی [رئیس سازمان انرژی اتمی] آمد. درباره پذیرفتن افراد متخصص در سازمان انرژی هسته‌ای مشورت کرد و قرار شد روز شنبه از سازمان بازدید نمایم. ظهر آقای [قربانعلی] صالح آبادی [نماینده مشهد] آمد. گزارش سفر به فرانسه و مذاکره با اعضای پارلمان آن کشور را داد. آنها خواستار روابط بیشتر پارلمانی شده‌اند و از ضعف وزارت امور خارجه در تبلیغات خارج از کشور گفت و سرانجام انتقاداتی نسبت به استاندار خراسان داشت. معلوم شد هر دو خط نمایندگان خراسان با استاندار مخالف شده‌اند.

عصر جمعی از پزشکان متخصص جراحی که از ترکیه و جاهای دیگر آمده‌اند و برای گرفتن تأیید تخصص، معطل ارزیابی هستند، آمدند. آنها  از وزارت بهداشت گله‌مند بودند؛ یکی از مصر، یکی از یوگسلاوی و یکی از هند و بقیه از ترکیه آمده‌اند. آقای [قاسم مهرزاد] صدقیانی آمد. اظهار مخالفت و نگرانی از خبر رفتن احتمالی من از مجلس نمود و معتقد است که لازم است من در مجلس باشم.

آقای خسروی از بنیاد 15 خرداد آمد. بخشی از سخنرانی‌های من را به صورت کتابی منتشر کرده‌اند. چاپ کتاب خوب نیست. فهرست ندارد. مطالب در هم مندرج است. معلوم نیست سخنرانی‌ها کی و کجا و به چه مناسبت ایراد شده، سر فصل و تیراژ ندارد. دفترم گفته متوقف کنند و آنها  نگرانند. گفتم برای بقیه، مقدمه و فهرست تهیه کنند.

آقای [مصطفی]  مؤذن زاده نماینده کرمان آمد و از من خواست به آشیخ حسین هاشمیان بگویم که خیلی به کارهای رفسنجان نپردازد و بیشتر وقت را صرف مجلس کنند. مخالف با فرودگاه رفسنجان است که آشیخ حسین در صدد ساختن آن است.

افطار کردم. تا ساعت هشت و نیم کار کردم و به خاطر کسالت، بعد از افطار به جلسه مجمع تشخیص مصلحت نرفتم. به خانه آمدم. فیلمی تماشا کردیم و کاهو خوردیم و خوابیدیم.