خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
گزارش محسن رضایی و شمخانی به هاشمی *** گلایه احمد کاظمی به هاشمی از فرماندهان سپاه
پنجشنبه 19 خرداد | 24 شوال 1408 9 ژوئن 1988
نزدیک ساعت سه بامداد در 15 کیلومتری اهواز پیاده شدیم. ماشینها منتظر بودند. منظره مانور شبانه نیروها در پادگان سپاه مجاور اهواز تماشایی بود. به گلف آمدیم. نماز صبح را خواندیم و خوابیدیم. ساعت هفت صبح بیدار شدم. اخبار داخلی و خارجی را گرفتم و مقداری مطالعه کردم تا دیگران برای صبحانه آمدند.
آقایان [محمد] باقری [مسئول اطلاعات نیروی زمینی سپاه] ، [اصغر] مقدم و احمد کاظمی [فرمانده لشکر 8 نجف] آمدند. توضیحاتی درباره برنامه عملیات آینده و وضع عمومی خطوط پدافندی و دشمن دادند. آقای کاظمی گلههایی از فرماندهان بالای سپاه داشت.
ظهر آقای محسن رضائی آمد. در مانور شرکت کرده بود. او توضیحات بیشتری داد. نیروی کافی برای عملیات مورد نظر نیست ولی زمان مناسب است. به انتظار نیروی بیشتر نباید بمانند. مشکل عمده کار فعلاً نیرو است.
عصر جمعی از فرماندهان رزمی سپاه آمدند. از سیاست متغیر گذشته سپاه که گاهی تانکها را به یگانهای پیاده میداده و گاهی به یگانهای مستقل زرهی، شکایت داشتند و خواستار تقویت یگانهای زرهی و تمرکز رزمی بودند.
شب آقای [فریدون] مهدینژاد آمد. گزارش وضع لبنان و حزبالله و امل را داد و مشورت کرد. آقای شمخانی آمد. گزارش وضع جبهه شمال را داد. احتیاج به نیروی بیشتر داریم. آخر شب با آقای محسن رضائی درباره آینده جنگ و نیازها و امکانها صحبت کردیم.