خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
"سپاه مدعی عقب نشینی ارتش، ارتش مدعی عقب نشینی سپاه! " *** گزارش شمخانی از سقوط مهران به هاشمی
چهارشنبه 1 تیر | 7 ذیقعده 1408 22 ژوئن 1988
بعد از نماز صبح، یادداشت مفصلی درباره وضع جنگ و جبههها و راههای چاره کار تهیه کردم که اگر لازم شد خدمت امام بدهیم. آقای سرهنگ ترابی [فرمانده حفاظت اطلاعات ارتش] آمد. گزارش شکست در مهران را گفت؛ قرائن زیادی بر ضعف نیروها در گزارش وجود دارد.
آقای شمخانی [قائم مقام فرمانده سپاه] آمد و گزارشی درباره سقوط مهران داد. مدعی است مقاومت سپاه خوب بوده و از طریق شکسته شدن خط دفاعی ارتش، دشمن به عقبه سپاه رسیده و به قرارگاه لشکر امیرالمؤمنین(ع) زده است. او درخواست اعزام کمیته بررسی داشت.
با آقای [محمد] باقری مسئول اطلاعات نظامی سپاه درباره اوضاع خودی و دشمن و همچنین ترکیب ستاد مشورت کردم. درباره شیوه کار ستاد کل با آقای شمخانی و دیگران مذاکره شد؛ به جای بهتری رسیدیم.
تیمسار حسنی سعدی [فرمانده نیروی زمینی ارتش] آمد. گزارش شکست مهران را داد و مدعی است که اول خط سپاه شکسته و از آنجا به پشت سر خطوط ارتش رفتهاند؛ درست نقطه مقابل ادعای آقای شمخانی. بنا گذاشتیم که گروهی را برای بررسی اعزام کنیم.
آقای محسن رضائی و بعضی از فرماندهان دیگر سپاه برای صرفهجویی نیرو در خطوط پدافند و جلوگیری از تلفات احتمالی در نبردهایی که حتماً در آن منطقه در پیش داریم، پیشنهاد تخلیه ماؤوت را دادند.
عصر و شب فرماندهان منطقه ماؤوت و حلبچه آمدند و با توضیح وضع نیروها و خطرها در دو منطقه به اتفاق آرا، خواستار تخلیه منطقه ماؤوت برای تقویت سایر خطوط و آزاد کردن نیروی آفندی و احتراز از یک انهدام و شکست محتمل در ماؤوت بودند. پس از بررسی، با همه تلخی و آثار سوء احتمالی به ناچار پذیرفتم. با آقای [محمود] محمدی عراقی [جانشین نماینده امام در سپاه پاسداران]، درباره ستاد کل و مسائل مربوط مشورت کردم.