دوشنبه 12 اردیبهشت | 15 رمضان 1408 2 می 1988
سحر بیدار نشدیم. بی سحری روزه گرفتیم. در منزل بودم. بیشتر وقتم به مطالعه گذشت. کار زیادی نداشتم. بعضی از کارها را تلفنی انجام دادم. به نیروی هوایی گفتم حفاظت کشتیهایمان را قوی کند که احتیاج به مقابله به مثل و در نتیجه، درگیری با آمریکا کم باشد.
عصر با آقای دکتر روحانی درباره جنگ و اصلاحات در مدیریت جنگ و رفع اشکال ارتش و سپاه که اکنون تعارض آنها از مشکلات جنگ است، صحبت داشتیم. نتیجهای به دست نیامد. شب، عفت و بچهها مهمان بودند و من تنهایی افطار کردم.
احمدآقا آمد. درباره امور جنگ و حل مشکل ارتش و سپاه و نظرات امام در این باره صحبت کردیم. اطلاع داد که امام با پیشنهاد من موافق است؛ باید پیشنهاد را پخته کنم.
تلفنی با محسن در آلمان صحبت کردم. گفت تا یک هفته دیگر کارش تمام میشود؛ از پیشرفت کار راضی است. دو هفته است که برای خرید مواد اولیه سوخت جامد موشک و ساخت بدنه از نوع کمپوزیت، با نام مستعار و با تیمی چند نفره از همکارانش، در آلمان مستقر شده، تا نیازهای تحقیق و ساخت به سرعت تأمین شود.