خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
تصرف ارتفاعات مانی تبوک در منطقه والفجر ۱۰ *** انتقاد عراق از دبیر کل سازمان ملل بخاطر حلبچه!
سهشنبه 9 فروردین | 10 شعبان 1408 29 می 1988
در منزل بودم. سر صبحانه، یاسر مقداری از جزئیات عملیات گفت. در سمت کمک تیربارچی در عملیات بوده و علاوه بر تدارکات انفرادی، حدود هشت کیلو گلوله تیربار با خود حمل میکرده که تا راس ارتفاع شاخ سورمر برده و غذایشان هم خوب نبوده و کنسرو را با خود نبرده است.
مبتلا به درد کمر هستم. لابد سرماخوردگی موضعی است؛ گاهی این درد میآید. مکرّر مبتلا شدهام.
عصر اخوی محمد آمد. نمونه فیلمی را که برای ارسال به رؤسای مجالس دنیا برایم تهیه کرده است، آورد. شهر حلبچه و وضع جالب و صمیمی رزمندگان با مردم شهر هنگام ورود و سپس بمباران شیمیایی توسط عراق و مناظر وحشت انگیز و خرابی شهر در این فیلم روایت شده است.
آقای [خسرو] عروج آمد. [نقشه] کالک وضعیت پیش روی نیروها در جبهه والفجر 10 را آورد و گزارشی از وضع مدیریت جاده و سپس حفاظت و نظم حلبچه و جلوگیری از غارت اموال مردمی که توسط بعضی از معارضین عراقی شروع شده بوده و رفع مزاحمت از مردم در فرودگاه با سختگیریهای بی مورد را داد.
دوستان یاسر به دیدن او آمدند. از آنها احوالپرسی کردم. در روزنامهها اظهار تاسف و تبریک در مورد مجروح شدن یاسر شروع شده است[1]. عراقی ها، زمزمه زدن شهرها با اسلحه شیمیایی را دارند شروع میکنند و از دبیرکل سازمان ملل به خاطر محکوم کردن عراق در زدن شیمیایی به حلبچه، به تلخی انتقاد میکنند. آنها علاوه برشکست در جبهه، از لحاظ سیاسی و تبلیغاتی هم تحت فشارند.
عصر و دیشب ، یاسر بازدیدکنندگانی از بستگان داشت. مهدی از منطقه عملیاتی تلفن کرد و از ضعف مهندسی و دفاع شیمیایی و آتش گفت.
آقای سنجقی اطلاع داد که دیشب ارتفاعات مانی تبوک را در جناح راست منطقه عملیاتی والفجر 10 تصرف کردهایم.