خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»

سه‌شنبه 2 فروردین   |   3 شعبان 1408                            22 می 1988

در منزل بودم. با آقای [ سید علی اکبر محتشمی پور ] وزیر کشور ، درباره صلاحیت بعضی از نمایندگان فعلی برای مجلس آینده مذاکره کردم. گفت هیأت‌های اجرائی صلاحیت سیزده نفر از نمایندگان را رد کرده‌اند؛ اکثر آنها از خط محافظه کار و عده‌ای از خط مقابل  هستند، من جمله آقایان [سید رضا] زواره‌ای، [عبدالرضا] اسدی‌نیا، [مرتضی] فهیم [کرمانی]، [سید احمد] حسینی سیرجانی، [سید فرج الله] افرازیده، [یونس] محمدی، [قاسم مهرزاد] صدقیانی، فوادکریمی، [جمشید] مزارعی، [قاسم] معماری، [سید محمد مهدی طباطبایی] شیرازی و [جعفر] شجونی و کاری از دست او برنمی‌آید. هیأت نظارت شورای نگهبان باید نظر نهایی را بدهد.

احمدآقا اطلاع داد که امام قیود پیشنهادی را نمی‌پذیرند و نظرشان این است که مجمع بتواند طرح‌ها و لوایح را در هر مرحله‌ای و مسائل مهم دیگر را بدون کسب اجازه موردی از امام در دستور کار قرار دهد. گفتم باعث دلسردی نهادهای نظام می‌شود و عملاً دیگران خودشان را بی‌اختیار می‌بینند و بی‌تفاوتی پیش می‌آورد؛ ایشان هم با نظر من موافق بود.

عصر موشک عراقی به تهران خورد . امروز  عراق چند شهر را بمباران کرده و در سه روستای مریوان  بمب شیمیایی انداخته است. دستور مقابله به مثل داده شد. 36 ساعت از زدن شهرهای عراق خودداری کرده بودیم[1].

شب اخوی محمد [ رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ] آمد و  فیلمی را آورد که در ارتباط با بمباران شیمیایی  شهر حلبچه تهیه کرده‌اند؛ خیلی وحشتناک و رقت‌بار است[2]. اگر در داخل ایران پخش شود ،  مردم از حمله شیمیایی متوحش می‌شوند. برای تبلیغات خارجی خوب است.

محسن از رفسنجان رسید.  مشکل گرفتاری در طوفان شن در مسیر یزد-  نائین را تعریف کرد؛ خطرناک بوده  و همه شیشه‌های ماشین شکسته است.