خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
اخبار هاشمی به آیت الله خامنهای برای نماز جمعه *** درخواست محرمانه رئیس بانک مرکزی
جمعه 28 اسفند | 29 رجب 1408 17 مارس 1988
در منزل بودم. کارهای عقب مانده را انجام دادم. به آیت الله خامنهای مطالبی از عملیات والفجر 10 برای [استفاده در] خطبههای نماز جمعه دادم.
آقای محسن رضایی خبر داد که دو مجموعه از نظامیان عراقی و ضدانقلاب کومله در منطقه کشف و قلع و قمع شدهاند. مصدومان و شهدای بمباران شیمیائی حلبچه توسط عراقیها زیاد است و مردم از ترس، شهر را ترک کرده و به ایران آمدهاند.
نخست وزیر گفت کمیسیونی برای اداره مهاجران جدید عراقی از منطقه حلبچه درست کرده و خواست که من پول آن را بدهم. بیست میلیون تومان حواله کردم و قرار شد فکری برای حفظ اموال و اثاث شود.
آقای آقامحمدی تلفنی گزارش وضع را داد و اجازه خواست که بخشی از مردم حلبچه را به اردوگاههای کرمان و خراسان ببریم. آقای امیر عراقی برای مشورت در چاپ آثار پدرش و استمداد برای بنیاد خیریه آمد.
آقای [مجید] قاسمی رئیس بانک مرکزی آمد و خواستار بالا رفتن قیمت طلای پشتوانه اسکناس شد. امام تصمیم راجع به این موضوع را به سران قوا محول کردهاند، چون مصلحت نیست در تریبون مجلس مطرح شود که مورد سوء استفاده تبلیغاتی دشمنان قرار گیرد. مورد دوم خواست ایشان مبنی بر پائین آوردن پشتوانه ارزی و طلای اسکناس از 25 درصد به 17 درصد است که قرار شد در جلسه سران قوا مطرح شود.
آقای ناطق نوری برای تکمیل لیست انتخابات آمد. با آقای خرازی درباره محور تبلیغاتی شهر آزاد شده نوسود و ضدانقلابهای اسیر شده تذکراتی دادم. شب بیشتر به تماشای تلویزیون نشستم. فیلم خوبی از حلبچه آزاد شده داشت.
رسانههای خبری غرب، اعتراف به پیروزی ما را شروع کردهاند. امروز همزمان با ختم نماز جمعه، عراق شش یا چهار موشک به تهران زد که فقط یکی از آنها موثر بود. ما هم قصاص کردیم.