خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
حضور هاشمی در بیمارستان صحرایی فاو *** عظمت عملیات والفجر ۸ از نگاه هاشمی
دوشنبه 28 دی | 27 جمادی الاول 1408 18 ژانویه 1988
اول وقت فرماندهان قرارگاه کربلا و لشکرها آمدند. برنامه عملیات لغو شده را گفتند و از لغو عملیات اظهار نارضایتی کردند. بعضیها هم راضی بودند و درباره عملیات آینده به مشورت پرداختیم. جلسه تا ظهر طول کشید.
عصر همراه با جمعی از فرماندهان سپاه از جمله [محمد] فروزنده و رحیم صفوی و [حسن] دانائی و دکتر روحانی و محافظان به سوی فاو حرکت کردیم. در راه آقای فروزنده درباره وضع خوزستان و اراضی آنها و تاسیسات در راه و مخصوصاً نخلستانهای اطراف بهمن شیر، اطلاعات مفیدی داد.
کنار بهمن شیر پیاده شدیم و سدی که روی آن، برای عبور به طرف فاو زدهاند، تماشا- کردیم. نخلستانها نسبتاً سالم مانده، ولی صاحبان آنها مهاجرت کردهاند و فقط برای هرس و چیدن خرما میآیند. به پل بسیار مهم روی اروند رسیدیم. پیاده شدیم. کار بسیار عظیمی است. با لولههای بزرگ، تمام اروند را در جائی که حدود هفتصد متر عرض دارد، پرکرده که آب را عبور میدهد و روی آن را آسفالت ضخیمی کردهاند.
دیدن وضع اروند از نزدیک، عظمت عملیات والفجر 8 و عبور از اروند را نمایش میدهد؛ خیلی مهم است. دو سه ساعت در منطقه فاو با اتومبیل گردش کردیم. شهر مخروبه فاو، تانک فارمها، تلمبه خانههای مخروبه، اسکله فاو، نخلستانهای مخروبه و جادههای روستاهای مخروبه را دیدیم. از اسکله در دست ایجاد در ساحل خور عبدالله توسط سپاه و محل سایت موشک سیلک ورم - کرمابریشم - عراق که تصرف کردهایم، بازدید کردیم. از بیمارستان صحرائی احداثی در فاو بازدید کردیم؛ مجهز است. هشت اتاق عمل دارد. برای عملیات لغو شده آماده شدهاند و نمیدانستند. از محل معالجه و شستشوی مجروحان شیمیائی بازدید کردیم؛ جالب است و کامل.
در راه بازگشت، از سایت موشکی ضدهوایی سپاه بازدید کردیم. خوب است. قرار بود شام را درمحل بیمارستان صحرائی علی بن ابی طالب(ع) صرف کنیم که به خاطر خستگی لغو کردیم. حدود ساعت ده شب به اهواز رسیدیم؛ شام و نماز و خواب، البته بعد از مذاکره کوتاهی با مسئولان تعاون سپاه که از عملکرد بنیاد شهید گله داشتند.