خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

چرا امام مخالف تبلیغ زیاد برای رفتن به جبهه ها بودند؟ *** آشتی کنان حافظ اسد و صدام حسین در اردن!

  • سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۶۶

 

سه‌شنبه 19 آبان   |   17 ربیع الاول 1408                 10 نوامبر 1987

ساعت هشت و نیم صبح برای زیارت امام، همراه با شرکت کنندگان در سمینار به حسینیه جماران رفتم. امام صحبت کردند، ولی درباره جنگ و بسیج چیزی نگفتند، با اینکه به اعضای سمینار که درحسینیه بودند، گفته شده بود که امام در این خصوص صحبت می‌کنند.

قبلاً بنا بود پیامی به سمینار بدهند، ندادند. انتظار صحبت می‌رفت. گویا نظرشان این است که بیش از اندازه دارد برای اعزام نیرو به جبهه تبلیغ می‌شود. با آقایان خامنه‌ای و احمدآقا صحبت کردیم. قرار شد در جلسه فردا با امام، در این باره صحبت شود. گویا باعث تردید دردل اعضای سمینار شده است.

پیش از ظهر آقای شیخ محمد هاشمیان آمد و درباره مسائل استان کرمان در انتخابات آینده و توقیف اموال شیخیه که گویا از طرف بعضی‌ها برای آزاد کردن آن تلاش می‌شود، صحبت کرد. آقایان شیخ حسین [هاشمیان] و اکرمی و جمعی از بستگان آمدند. درباره مسائل عمومی حرف زدند.

آقای ترابی اطلاع داد،  بر اساس دریافت‌های شنود، دو سه روز است از بغداد مقاومت‌هایی در مقابل پلیس بغداد رخ می‌دهد و درگیری‌ها و آشوب هایی وجود دارد، ولی این اخبار از جای دیگر تایید نشده است.

عصر آقای معادیخواه برای امور بنیاد تدوین تاریخ آمد و آقای ایازی برای گرفتن جزوه‌های مربوط به کلید قرآن و مشورت در کار آن آمد. شب جمعی از بستگان عفت آمدند.

گزارش‌ها را آوردند، خواندم. بعضی از منابع مدعی‌هستند که اختلافات عراق و سوریه در کنفرانس اعراب در اردن بر طرف شده و صدام و حافظ اسد آشتی کرده‌اند، ولی عمق آن مشخص نیست.