خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
خبر خوش نخست وزیر از کشف معادن طلا *** نظر امام درباره تیر آخر در جنگ
سهشنبه 23 شهریور | 20 محرم 1408 14 سپتامبر 1987
در خانه ماندم. پیش از ظهر کارها را که از مجلس به منزل برده بودم، انجام دادم. آقای اقبالی مسئول تیم محافظینم و معاونش آقای ورزدار آمدند. از اینکه به پاسداران نخست وزیر و رئیس جمهوری، هزارتومان اضافه داده میشود و به محافظان دیگر داده نمیشود، گله داشتند. قرار شد برای رفع تبعیض اقدام کنم. مطالب دیگری هم در خصوص کمبود عدد و ماشین تیم گفتند که نپذیرفتم و توصیههائی در مورد محافظت مهدی داشتند؛ او به تازگی مسلح شده است.
اخوی محمد آمد. از سیاست تبلیغاتی ]سازمان صدا و سیما[ در ارتباط با سفر دبیر کل سازمان ملل سئوال کرد. توضیح دادم.
عصر همراه آیت الله خامنهای برای مذاکره درباره بسیج عمومی و حکم امام خدمت امام رفتیم. بعد از توضیح، امام با مطرح شدن بسیج عمومی موافقت نکردند، ولی کاری را که همان نتیجه را داشته باشد، قبول دارند.
ایشان بسیج عمومی را تیر آخر میدانند که فعلاً نباید شلیک شود. با این مساله که خودشان حکم کنند، موافق نیستند. پیشنهاد ما این بود که امام حکم کنند همه افراد از سن 17 تا 40 سالگی در سال، سه ماه وقتشان را در اختیار جنگ قرار دهند و آنها که نمیتوانند بروند و تمکن مالی دارند، خرج یک رزمنده را بدهند. آقای خامنهای با این پیشنهاد موافق نبود و نظر داشت که با تبلیغات، نیرو بسیج کنیم و از امام خرج نکنیم و بالاخره نظر ایشان پذیرفته شد. اگر نیروی تضمین شده داشته باشیم، میتوانیم جنگ را به جای خوبی برسانیم.
شب آقای ]میرحسین موسوی[ نخست وزیر، اطلاع داد که برای بهرهبرداری از معادن طلائی که - اخیراً مورد توجه قرار گرفته - اقدامات ویژهای انجام داده و امید دارند که از این معادن - که آمار خوبی دارند - طلای زیادی به دست آوریم.
آقای محسن رضایی اطلاع داد که موشک با برد حدود هشتاد کیلومتر ساخت سپاه آزمایش شده است. محسن که از سفر برگشته، اطلاع داد که برای ]دوره[ دکترا]ی مهندسی مکانیک[ ثبت نام کرده و پذیرفتهاند که غیر حضوری باشد. گزارشها را از مجلس آوردند. دنیا منتظر نتایج سفر دبیر کل سازمان ملل است.