خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
گزارش ذوالقدر به هاشمی از شمال عراق *** امتناع عربستان از تحویل اجساد حجاج ایرانی
دوشنبه 12 مرداد | 7 ذیحجه 1407 3 آگوست 1987
در منزل بودم. بیشتر وقت به مطالعه گذشت. بعد از ظهر حاجیه والده و همشیره فاطمه آمدند. از مشهد برگشتهاند. حالشان خوب است. آقایان ]علی[ شمخانی ]فرمانده نیروی زمینی سپاه[، ]محمدباقر[ ذوالقدر فرمانده قرارگاه رمضان و ]حمزه[ حمیدینیا فرمانده سپاه غرب ]سپاه هشتم ثامن الائمه[ آمدند. آقای حمیدی نیا از وضع ارتش در منطقه میمک گفت و مدعی است عراقیها خیلی ضعیف حرکت میکنند و اگر ما محکم حرکت کنیم، آنها شکست سختی میخورند. به دکتر روحانی گفتم بررسی کند. ادعای نیروی زمینی ارتش، غیر از این است.
آقای ذوالقدر وضع شمال عراق و نیروهای ما و مخالفان عراق در آنجا را گزارش داد دورنمای امیدوارکنندهای ترسیم کرد و نیازها را مطرح نمود و سیاست ما را خواست. با پرداخت نیازها در تجهیز یک صدهزار نفر نیروی خودی وعراقی موافقت کردم و سیاست را در حال حاضر حذف صدام معرفی کردم و برای مسائل بعد از صدام، اصول کار را گفتم.
وزارت خارجه اطلاع داد که هنوز سعودیها، جنازههایی را تحویل ندادهاند و در مورد هواپیمای اعزامی ایجاد مشکلات میکنند. خیلی موذیانه عمل کرده اند. تبلیغات وسیعی در سراسر دنیا از طریق رسانههای امپریالیستی و هم پیمانان آمریکا و ارتجاع، در جهت بی تقصیر نشان دادن سعودیها و مقصر معرفی کردن ایران به راه انداختهاند. ولی مجامع مردمی و اسلامی غیر وابسته، به نفع ما حرکت کردهاند. شب مقداری از وقت را با احوال پرسی و دیدار با والده و همشیره صرف کردم.