خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

درخواست حاج احمد آقا از هاشمی درباره بازنگری قانون اساسی *** توصیه های سیاسی هاشمی به دفتر تحکیم وحدت

  • شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۶۶

 

شنبه 16 خرداد  |  9 شوال 1407                               6 ژوئن 1987

                                 

در منزل بودم. تا  ظهر وقتم به مطالعه گزارش‌ها گذشت. دفتر تحکیم وحدت، درباره محتوا و شکل راهپیمائی علیه دخالت ابرقدرت ها در خلیج‌فارس و کویت مشورت کردند. گفتم به کویت اهمیتی ندهند و به شوروی خیلی بد نگویند و بیشتر به آمریکا حمله شود و در مقابل دفتر سازمان ملل، از شورای امنیت بخواهند که خواستار محاکمه صدامیان متجاوز شود.

احمدآقا آمد. از اینکه در جریان افشای زودرس تعطیل حزب به عنوان انحلال از طریق دفتر ]امام[، مورد گلایه ما بوده است، دفاع کرد. درباره تلاش شورای نگهبان برای دفاع از فشارهای اخیر گفت و اطلاع داد که امام تا حدودی آمادگی برای اصلاح قانون اساسی دارند، ولی نظر خودشان مخالف بود، به این جهت که ممکن است تحت فشار محافظه کاران جنبه‌های مترقی قانون اساسی ضعیف شود. از من خواست که از امام تقاضا کنم، اجازه بدهند ایشان به ملاقات آقای منتظری برود. از زمان مسأله سید مهدی‌هاشمی، امام اجازه رفتن ایشان به ملاقات آیت‌الله منتظری را نداده‌اند.

ظهر بچه‌ها مهمان محسن بودند و من در منزل تنها بودم. عصر برای اولین بار از استخرخانه استفاده کردم. هنوز آب سرد و استخر هم خیلی کوچک  است؛ دستور پزشک است.

آقای ]سعید[ رجائی خراسانی، نماینده ]دائم[ ایران در سازمان ملل آمد. مدعی است شورای امنیت در وضعی نیست که بتواند به تصمیم مهمی علیه ما برسد و نباید نگران باشیم، یا اظهاراتی حاکی از نگرانی بکنیم و نیز گفت آمریکایی‌ها از طریق نماینده الجزایر، پیغام داده‌اند که می‌خواهند مشکلشان با ایران را حل کنند. گفتم اول باید با آزاد کردن اموال ما، حسن نیت خود را نشان دهند و اجازه دادم که مستقیماً با آنها حرف بزند.

آقای ]سید محمدکاظم[ خوانساری سفیرمان در لیبی آمد. اخیراً با ]معمر[ قذافی ]رهبر لیبی[ و ]عبدالسلام[ جلود ملاقات کرده و آنها بر دوستی خود با ایران تاکید کرده‌اند و خواسته‌اند که از سردی روابط کاسته شود و با پایان گرفتن مأموریت سفیر ما مخالفت کرده‌اند.

اخوان علم الهدی اهوازی آمدند. از مشکلات درون سپاه گفتند. همسر شهید بهشتی آمد. درباره مدیریت مسائل مالی و کتاب ها و منزل صحبت شد و خواست که       سخنرانی های آقای بهشتی، از رادیو بیشتر پخش شود. کارها را از مجلس آوردند، انجام دادم. مسأله مهمی نداشتیم.