خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

چهارشنبه 26 فروردین   |  16 شعبان 1407               15 آوریل 1987

در منزل بودم. بیشتر وقتم به مطالعه گزارش‌ها - که در سفر یک هفته‌ای ام،  انباشته شده است - گذشت. آقای رضایی از جبهه خبر داد که دیشب پیشرفت های جدیدی در منطقه ماؤوت داشته‌ایم و پاتک های دشمن هم آغاز شده و قرار شد، امروز بخشی از عملیات به نام فتح 5 اعلان شود، زیرا قرارگاه رمضان می‌گوید، اتحادیه میهنی کردستان عراق که در این حمله شریک ما بوده، انتظار اعلان دارد و عملیات نیروهای منظم به نام کربلای 10،  فردا اعلان شود.

از آقای ]علی[ شمخانی]فرمانده نیروی زمینی سپاه[  و آقای ]محمد[ فروزنده ]رئیس ستاد کل سپاه[، درباره آثار به کارگیری اسلحه شیمیائی از طرف عراق در عملیات کربلای 8  توضیح خواستم. گفتند حدود سیصد نفر شهید و حدود دوهزار مجروح شیمیائی داشته‌ایم و چون شب در عقبه میدان و در شهرهای خرمشهر و آبادان به کار برده است و نیروها فرصت دفاع نداشته‌اند، تلفات زیاد بوده است.

بچه‌ها ظهر مهمان خانواده اخوی مرحوم ]قاسم هاشمی [ بودند. عفت رفت تا کارنامه یاسر را بگیرد. از سخنرانی غیر انقلابی سخنران جلسه ] مدرسه[ نیکان ناراحت شده  و اعتراض کرده بود.

شب سران قوا، مهمان احمدآقا بودند. ] آقای محمدی ری شهری[  وزیر اطلاعات و ]آقای علی فلاحیان[ جانشین او هم آمدند. امام در جلسه شرکت کردند. من گزارش جبهه‌ها را دادم و از کمی نیرو گفتم. امام نظرشان این بود که ارتش و سپاه، حرکت های سیاسی دارند که برای جنگ مضّر است و امکانات بیشتری که نسبت به گذشته بدست آمد، روحیه توکل در آنها را ضعیف کرده است. من گفتم در این میان رشد افراد و امکانات ارتش عراق را نیز باید در نظر گرفت.

آقای ری‌شهری ] وزیر اطلاعات[، مشکلات و محدودیت‌های وزارت اطلاعات در برخورد با ضدانقلاب را مطرح کرد. در این مورد به امام نامه نوشته است و امام به نظر سران سه قوه ارجاع داده‌اند. قرار شد اجازه داشته باشند که افراد ضدانقلاب را در صورت احراز جرم، قبل از اجازه دادستان، به مدت 24 ساعت بازداشت کنند و برای این منظور، تا دویست نفر ]نیروی[ مسلح داشته باشند. به ایشان توصیه شد که با مردم و متهمان مدارا شود و دست افراد تندرو را باز نگذارند و نیروهای انتظامی، متهمان را در اختیار اطلاعات قرار دهند. دیر وقت به خانه آمدم.