خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

جمعه 29 اسفند 1365  تلفنی با رئیس جمهور درباره مطالب نماز جمعه، اظهارات دیشب ریگان، جنگ و امور کویت مذاکره کردیم. آقای ]محمد حسن[ زورق ]معاون سیاسی سازمان صدا و سیما[ آمد. درباره تبلیغات جنگ و مسائل گروگان‌ها و "تری ویت" مذاکره شد و خطوط تبلیغی مشخص گردید. آقای سرهنگ جمالی برای مشورت در امور جنگ آمد. آقای رحمانی مسئول بسیج آمد. از فشار فرماندهان سپاه برای تحت کنترل آوردن او و بسیج گله داشت و فرماندهان سپاه هم از او به خاطر عدم اطاعت از فرماندهی سپاه شاکی‌اند و تصمیم گرفته‌اند که یا اطاعت کند و یا برود.عصر و شب به استراحت و مطالعه گذشت. در گزارش‌ها خبر مهمی نداشتیم. استقرار موشک‌های ساحل به دریای ما در تنگه هرمز، زیاد مطرح می‌شود. ستاد تبلیغات جنگ و صدا و سیما و آقای روحانی درباره اخبار جنگ، تلفنی مذاکره کردند. امروز تب نداشتم ولی نقاهت هنوز هست.سال 65 هم تمام شد، اما امیدهایی که به ختم جنگ با یک پیروزی قاطع داشتیم، ناتمام ماند. طراحی عملیات سرنوشت‌ساز و تجهیز پانصد گردان رزمی و دریافت ده‌ها میلیارد تومان با اجازه ویژه امام از بانک مرکزی و بحث‌های طولانی در شورای عالی دفاع و جلسات سران قوا و بحث فراوان قرارگاهی و هماهنگی‌های ایجاد شده، بین ارتش و سپاه و تأمین موشک‌های دوربرد تاو و هاک و قطعات از آمریکا و تبدیل تعدادی از خطوط تولید صنایع مصرفی به تولید نیازهای پر مصرف جنگ، شرایط جنگ را به نفع ما تغییر داد، اما ناکامی در ]عملیات[ کربلای چهار مشکل آفرین شد و خوشبختانه با تصمیم خوب ادامه عملیات در قالب عملیات کربلای پنج، تا حدود زیادی ناکامی کربلای چهار را جبران کرد، لکن نتوانستیم به همه اهداف کربلای پنج برسیم که کنترل کامل بصره و کوتاه کردن دست صدامیان از دریا بود؛ گرچه اکنون در نزدیکی بصره حضور داریم و ان‌شاءالله با یک حرکت جدی دیگر به اهداف ترسیم شده برسیم. باید به خداوند توکل کرد و از ایمان و صلابت کرام بهره گرفت.