شنبه 11 مرداد 1365 در منزل بودم. از مهدی خبر رسید که در اردوگاه است و آموزش جنگ و عملیات آبی خاکی را میگذراند. او بعد از ظهر با آقای رحمانی آمد. عفت خیلی خوشحال شد. از آموزش راضی است. دوره فشردهای دیده و مدعی است فقط در شبانه روز دو، سه ساعت میخوابیدهاند و بقیه وقت را صرف آموزش کردهاند. این اردوها و شرکت در جنگ و عملیات مخاطرهآمیز، برای بچهها سازنده است. مادرش نمیخواهد او را از رفتن به جبهه باز دارد، ولی گاهگاهی که فشار روحیاش زیاد میشود، بروز میدهد اما علیرغم احساس مادری تحمل میکند.از نیروی هوایی سپاه اطلاع دادند که دیشب نتوانستهاند، موشک را به بغداد بزنند و امکان دارد امشب بتوانند. با مشورت با آقایان خامنهای، میرحسین موسوی و احمدآقا، قرار شد بر فرض آمادگی موشک، قبل از اینکه عراق حرکت جدیدی نکند، پرتاب نکنیم. با توجه به نظرات امام سعی میکنیم از شدت جنگ شهرها جلوگیری شود. دو روز است که حرکتی نکرده است. آقای کنگرلو اطلاع داد که هواپیمای آمریکایی حامل 240 قطعه هاک در مقابل آزادی یک گروگان آمریکایی از لبنان روز دوشنبه به ایران میآید؛ مطمئن نیستم. بنا بود 24 ساعت پس از آزادی گروگان بیاورند. اگر اینها را بدهند، نشانه کم شدن خصومت آمریکاییهاست، چون توان پدافند هوایی ما را زیاد میکند.شب دکتر وحید ]دستجردی[ ]رئیس سازمان هلال احمر[آمد که بخواهد در مورد سختگیری به پزشکان محرک اعتصاب نظام پزشکی کوتاه نیاییم و گفت آقای منتظری را هم تا حدودی قانع کرده است. در مورد آمدن اعضای صلیب سرخ جهانی به ایران استمداد کرد. آقای ]محمدعلی[ نظران مخالفت میکند. شرحی از واگذاری کتابخانه چهارهزار جلدی پدر زنش به آستان قدس رضوی داد. آقای سالاری سفیرمان در آلمان آمد و از آمادگی آلمان برای انتقال تکنولوژی به ایران و همکاری در ساخت سلاح ضد تانک تی 72 روسی و مطالب دیگر از جمله بی انضباطی ارتباط ارگانهای ایرانی با مراکز آلمانی گفت.