خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

دوشنبه 9 تیر 1365  در منزل بودم. طرف صبح بیشتر وقتم به مطالعه گذشت. آقای ]محسن[رفیق‌دوست ]وزیر سپاه پاسداران[ اطلاع داد که عملیات ]کربلای یک[ به شب آینده موکول شده است. عصر آقای ]کاظم[ خوانساری ]سفیر ایران در لیبی[ آمد و نظرات رهبران لیبی را آورد. آنها توقع دارند که ما در مسأله گروگانهای آمریکایی در لبنان، فشاری به آنها به نفع لیبی وارد کنیم. درباره سفر آقای موسوی اردبیلی به لیبی مشورت کرد. آقای رفیق‌دوست و مسئولان پدافند هوایی سپاه و مسئول گروهی که برای آموزش موشک‌های ضد هوایی و ساحل به دریا به چین رفته بودند، آمدند. درباره محل استقرار موشک‌ها و آموزش پرسنل لازم مذاکره کردیم. معلوم شد قبل از آموزش بیشتر، نمی‌توانیم به خوبی از این موشک‌ها استفاده کنیم. خانم اخوان فرشچی و پسرش دکتر محمد آمدند. از مشکلاتشان گفتند و استمداد کردند. دکتر در دانشگاه استاد بوده و مشکل پیدا کرده. همچنین درباره ملک مشاعمان در خیابان گرگان که گفتم من مایلم آن را برای رفع نیازم بفروشم. شب آقایان محسن رضایی و ]علی[شمخانی ]فرمانده نیروی زمینی سپاه[ از جبهه مهران اطلاع دادند که ساعت ده‌وبیست دقیقه شب، حمله ما برای پس گرفتن مهران شروع شده است. نخست وزیر و وزیر نیرو درباره مشکلات کمبود سوخت و تعطیلی بعضی از نیروگاه‌ها و قطع آب و برق، تلفنی مذاکره کردند. قرار شد ترتیبی برای حفاظت بیشتر از تاسیسات نفتی داده شود.