بعد از نماز صبح، تلکسها را خواندم. دنیا ناچار به پیروزی ما در جنگ اعتراف میکنند، اما در هدف و آثار این پیروزی و خود آن به بحث میپردازند. دیشب در جبهه تحرکی نبوده، به امشب انداختهایم و دشمن هم تحرکی نداشته است.
پیش از ظهر با دکتر [حسن] روحانی برای بررسی وضع پایگاه امیدّیه با ماشین به صورت ناشناس به آنجا رفتیم. با سرهنگ صادقی فرمانده پایگاه و سرهنگ صدیق [فرمانده نیروی هوایی] از تمام قسمتهای آن بازدید کردیم. خیلی وسیع است و تأسیسات لازم برای پرواز دارد. یک [جنگنده] اف5 اسکرامبل را مشاهده کردیم و اف5 دیگری را که بال آن با تیر دشمن در عملیات دیروز خراب شده بود. امروز چند پرواز عملیاتی علیه دشمن از امیدیه داشتند. از بسیجیها که بخشی ناچیز از پایگاه را در اختیار داشتند، شکایت داشتند. این گونه مطالب در مورد مراکزی که نهادها از ارتش و جاهای دیگر قدیمی گرفتهاند، زیاد است. ناهار و نماز و استراحت همانجا انجام شد.
آقای خامنهای تلفنی از وضع جبههها سئوال کردند. گفتم دشمن امروز حرکتی نداشته یا خیلی کم بوده است. بیشتر حملات هوایی را در جزایر مجنون و هور متمرکز کرده. گویا خیال میکنند از آنجا عملیات اصلی انجام میشود. ماهوارهها و جاسوسان به دلیل تحرک زیاد امکانات موتوری و مهندسی ما که به منظور گمراه کردن دشمن انجام میشود، گمراه شدهاند. خبرنگاران داخلی و خارجی را امروز به منطقه فاو فرستادیم. ساعت پنج بعد از ظهر به اهواز برگشتیم. بمبهایی که قرار بود امروز برسد، باز هم تأخیر دارد. تا ساعت نه شب در اهواز به امور جنگ رسیدگی کردیم و به تهران پرواز کردیم. ساعت ده به منزل رسیدم.