خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1364 / کتاب «امید و دلواپسی»

    صبح زود به مجلس رفتم. فرمانده نیروی هوایی با جمعی از خلبانان به مناسبت توفیق در گرفتن عکس از جبهه دشمن آمدند. برای آنها مفصلاً صحبت کردم. گزارش‏ها را خواندم. هنوز جنگ داخلی در یمن جنوبی ادامه دارد. دست شوروی‏ها هم در کار است. ستاد قرارگاه خاتم‏الانبیا جلسه داشت. زمان عملیات را تعیین کردیم و درباره همکاری سپاه و ارتش در میدان عمل و تعیین مسئولیت‏ها بحث شد. متأسفانه اختلاف سلیقه وقت تلف کن و مزاحم است.

    ظهر آقایان خّیر و [حسین] موسویان - مدیر کل اداری مجلس - برای کارهای جاریشان آمدند. عصر هیأت رئیسه مجلس جلسه داشت. بیشتر بحث راجع به چارت اداری مجلس بود. سمت‏های چند مدیر کل حذف و به اداره تبدیل شد و فقط یک مدیر کل برای تمام ادارات در نظر گرفته شد؛ لابد چند نفری ناراحت می‏شوند.

    شب در دفترم ماندم. جلسه سران قوا تشکیل نشد، چون آقای خامنه‏ای ساعت هفت و ربع از سفر [خارج] وارد می‏شدند. نخست‏وزیر در استقبال ایشان شرکت داشتند. تا آخر شب کار کردم. احکام کارکنان مجلس را امضای نمودم. برف سنگینی شروع به بارش کرد که باعث خوشحالی است. امسال بارندگی کم است.