با اخوی محمد تماس گرفتم و درباره اشکالاتی که در کیفیت نقل اخبار وجود دارد، تذکر دادم؛ ضعیف عمل میکنند.
سرهنگ ترابی [مسئول دفتر مشاورت امام در ارتش] گزارشی از کیفیت دفاع هوایی دیشب ارائه کرد. دستور دادم که اعلام شود خلبانهای عراقی را در پایگاه معینی میپذیریم؛ شبیه اعلان قذافی. آقای حسین تاش مسئول موشکی سپاه تماس گرفت و مجوز پرتاب یک موشک به سمت بغداد را گرفت. معاون آقای [کمال]خرازی [رئیس ستاد تبلیغات جنگ] را درباره اعلامیه و خط تبلیغاتی جنگ راهنمائی کردم.
ساعت ده به مجلس رفتم، گزارشها را خواندم و کارهای اداری مجلس را انجام دادم. عصر [آقای صلاح زواوی] سفیر فلسطین آمد و نامهای از [یاسر] عرفات برای درخواست پذیرش آتشبس آورد. او هم خواستار پذیرش هیأت فلسطینی برای میانجیگری بود و هم پیشنهاد دعوت وزرای خارجه کشورهای حاشیه خلیجفارس را داشت و ضمن درخواست کمک از من میخواست که نامهای به عرفات بنویسم.
مصاحبهای تلویزیونی درباره دوازده فروردین [روز جمهوری اسلامی] داشتم. [آقای آراداک مانوکیان] اسقف [اعظم] ارامنه آمد، چهار میلیون ریال برای کمک به جبههها آورد و برای تدریس متون دینی در مدارس ارامنه کمک خواست. [آقای ژانپرن] کاردار سفارت فرانسه برای خداحافظی آمد و از بدرفتاری فرانسه با ما عذرخواهی کرد. من هم به تلخی از سیاست فرانسه، مخصوصاً در کمک به عراق و ضدانقلاب و بلوکه کردن وام ایران انتقاد کردم.
شب در جلسه هیأت دولت درباره جنگ شرکت کردم و به سئوالات وزرا درباره جنگ پاسخ دادم. درباره متروی تهران هم بحث شد. من از لزوم احداث آن دفاع کردم، مخالفان و موافقان هم صحبت کردند و سرانجام با احداث آن موافقت شد. طرح متروی تهران، پس از پیروزی انقلاب، در اثر تبلیغات کمونیستها و برخورد شعاری نیروهای انقلاب، با مصوبه دولت تعطیل شده بود و تجدید ساخت آن نیاز به تصویب مجدد دولت داشت.
دیر وقت به خانه آمدم. به نصف ساندویچی که در جلسه دولت خوردیم، به عنوان شام اکتفا کردم و خوابیدم.