خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۶۴ / کتاب «امید و دلواپسی»
اطلاع هاشمی از خبر فوت ربانی املشی *** گزارش علیالطلوع صیاد شیرازی به هاشمی
صبح زود آقای صیاد [شیرازی] آمد و گزارش پیشرفت کار عملیات را داد. به نظر میرسد میخواهند عمل کنند. تمامروز در منزل بودم. خبر رسید آقای [محمدمهدی] ربانی املشی[1] فوت کرده و راجع به مراسم تشییعجنازه و اعلانها مشورت کردند. عصر عفت به تعزیه خانوادهشان رفت. هوا خیلی گرم شده است. تفاوت ساعات چین و ژاپن با ایران[2]، هنوز تنظیم خوابوبیداریم را مانع شده است.
[1] - آیتالله محمدمهدی ربانی املشی رانکوهی در ۱۵ شعبان ۱۳۵۳/۳ آذر ۱۳۱۳ در قم متولد شد. پدرش عبدالمکارم ربانی املشی روحانی مقیم قم، اهل املش گیلان بود و در نهایت زهد و قناعت میزیست. تحصیلات ابتدایی را در آن شهر مذهبی از محضر پدر و دیگران بهره گرفت و برای ادامه تحصیلات عالیه از محضر اساتید و مراجع عظام حوزه مقدسه علمیه قم مانند حضرت آیتالله بروجردی و امام خمینی و محقق داماد بهره برد.
ایشان یکی از نخبگان حوزه علمیه و از مدرسین بنام آن به شمار میرفت و جزء همرزمان آیت الله هاشمی رفسنجانی و از دوستان صمیمی و هم مباحثه او در همه سطوح تحصیلی از مقدمات تا خارج بودند. بعد از مهاجرت آقای هاشمی به تهران با آیات محمد مؤمن و حسن طاهری خرم آبادی هممباحثه گردید. از نوجوانی به فعالیت های اجتماعی و سیاسی علاقه مند بود. مبارزه و مجاهدت سیاسی او با بروز نهضت اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی به اوج خود رسید و نتیجه آن تحمل مشقت ها و مرارت های حاصل از دستگیری ها، بازداشت ها، بازجویی ها، زندان ها و تبعیدهای پیاپی و مستمر از آغاز نهضت در ۱۳۴۱ تا پیروزی آن در ۱۳۵۷ بود. ایشان به گفته خودشان در آن زمان جزو شاگردان پرانرژی حضرت امام و از طلبه های داغ محسوب میشد و آماده بود تا هر مأموریتی را که بر عهده اش نهند به خوبی انجام دهد.
در زمان رژیم پهلوی جمعا هفت بار به زندان افتاد و دو بار تبعید شد و هر بار سه سال در شهرهای شوشتر و فردوس و شهر بابک بود و در جیرفت همراه آیتالله خامنه ای و آیتالله مکارم شیرازی در تبعید بسر برد. در ۲۵ آبان ۱۳۵۷ دوباره سکونتگاه اجباری خود را ترک و چند روز بعد رژیم ناچار ایشان را از محکومیت اقامت اجباری تبرئه کرد؛ وی پس از آن با اشتیاق فراوان برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی فعالیت کرد. به دنبال پیروزی انقلاب، مسئولیت های سنگینی را با جان و دل به دوش کشید. در بدو پیروزی انقلاب به فرمان حضرت امام مأموریت یافت تا در رأس هیئتی از فضلای حوزه علمیه به استانهای گیلان و مازندران سفر کند و از نزدیک مشکلات و مسائل مردم آن سامان را بررسی و در رفع نواقص و کمبودها بکوشد. در مجلس خبرگان قانون اساسی نماینده مردم گیلان بود. در ۲۳ خرداد ۱۳۵۹ با حکم امام خمینی به عنوان عضو ستاد انقلاب فرهنگی منصوب شد. پس از شهادت آیتالله بهشتی به فرمان امام خمینی به سمت دادستان کل کشور منصوب گردید و در شورای عالی قضایی عضویت یافت. ایشان پیش از این مدتها رئیس شعبه اول دادگاه عالی انقلاب بود. رهبر کبیر انقلاب در ۲۸ دی ۱۳۶۱ آیتالله ربانی املشی را به سمت یکی از فقهای شورای نگهبان منصوب کردند. ایشان که عضو مؤسس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود همیشه برای موفقیت و سربلندی جامعه مدرسین کوشا بود.
در اولین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم خراسان و در دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران انتخاب شد که از طرف نمایندگان هر دو مجلس به سمت نایب رئیس دوم انتخاب شد. همچنین عضو فعال حزب جمهوری اسلامی بود و در شورای مرکزی، شورای داوری و شورای فقهای این حزب عضویت داشت. منافقین صبح روز دهم شهریور ۱۳۶۰ به منزل ایشان هجوم بردند اما تلاش منافقان نافرجام ماند. سرانجام پس از عمری تلاش، مجاهدت، مبارزه و کوشش برای پیروزی و سربلندی اسلام و حکومت اسلامی در ۱۷ تیر ۱۳۶۴ در اثر بیماری سرطان به لقاءالله پیوست. ایشان انسانی وارسته، متقی و مخلص و خدمتگزاری راستین و صادق بود. پست، مقام و مال و منال برای وی ارزشی نداشت.
[2] - آیت الله هاشمی رفسنجانی از 5 تیر تا 12 تیر در راس یک هیئت دیپلماتیک و اقتصادی به چین و ژاپن سفر کرده بود که جزئیات برنامه هایش در خاطرات همان روزها آمده که در همن سایت قابل رویت و مطالعه است.