خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
چهارشنبه 12 تیر 1364 14 شوال 1405 3 JULY 1985
مهدی را بیدار کردم که صبحانه بخورد و با بچهها دنبال کارش برود. حسن فرزند احمدآقا هم مثل بچههای من - یاسر و مهدی - همراه ما بود. کمی ورزش کردم و بعد از استحمام مقداری تلویزیون تماشا کردم. یک کانال تلویزیون ژاپن در اختیار آمریکاییها است و برنامههای جالب به زبان انگلیسی دارد و این روزها درباره تروریسم به مناسبت آزاد شدن مسافران هواپیمای ربوده شده آمریکایی در لبنان، تهاجم تبلیغاتی دارند.
لابد میخواهند حضور ما را در ژاپن تحتالشعاع قرار دهند و به نحوی جریان را از طریق شیعه و جهاد اسلامی به ما مربوط کنند. ژاپنیها برای اینکه زهر قضیه را بگیرند از ما میخواهند که تروریسم را صریحاً محکوم نمائیم.
وزیران صنعت و روابط صنعت با خارج و برنامهریزی ژاپن به ملاقات آمدند و پس از مذاکرات کلی با من، با آقای آقازاده و مجریان دیگر مذاکره را ادامه دادند. مصاحبهای با روزنامه یومیوری کردم. ملاقاتی با نمایندگان انجمنهای اسلامی داشتم. گفتند بیست انجمن اسلامی در ژاپن فعال است و یک صد هزار مسلمان در این کشور وجود دارد و با هم اختلاف داشتند. در حضور من بگو مگو کردند و برای بنای مسجد کمک خواستند.
ناهار مهمان فدراسیون سازمانهای اقتصادی ژاپن بودیم. گفتند که اینها خیلی میتوانند برای ایران کار کنند و مؤثر باشند. پس از ناهار برای آنها صحبت کردم. عصر در کلوپ خبرنگاران برای مصاحبه مطبوعاتی شرکت کردم. بیش از حد خبرنگار آمده بودند. درباره جنگ، آمریکا، مسأله تروریسم، خرید اسلحه و ... به سوالاتشان جواب دادم. در ضیافت عصرانه انجمن دوستی ایران در ژاپن و انجمن پارلمانی و دوستی ایران و ژاپن شرکت کردم و سخنرانی نمودم.
رئیس دو انجمن هم صحبتهای محبت آمیز نمودند. اکثراً افرادی هستند که به نحوی با کمپانیهای شاغل در ایران ارتباط دارند. سفرای قدیم ژاپن در ایران هم جزو آنان هستند.
ساعت ششونیم نخستوزیر و وزیر خارجه ژاپن برای ملاقات خصوصی به کاخ آمدند. نتایج سفر را جمع بندی کردیم که کاملاً مثبت است. قرار شد نفت بیشتری از ما بخرند و سهم ارزی پروژهها را با نفت بپردازیم و همکاری بیشتری درباره واگذاری پروژه به ژاپن داشته باشیم.
درباره رابطه با آمریکا از ما نظر خواستند. گفتم آمریکا باید گذشته بد خود را جبران نماید تا زمینه ایجاد روابط فراهم شود و این احتیاج به زمان دارد و به غربیها هم پیغام دادیم ما خواهان تشنج در منطقه نیستیم. از طرف من در کاخ محل اقامت، ضیافتی برای شام بود که هیأت شخصیتهای ژاپنی و بعضی از سفرای اسلامی شرکت داشتند و ساعت نهونیم تمام شد. رئیس مجلس ملی ژاپن اهل ناکازاکی است و خودش از فاصله چهل کیلومتری، منظره انفجار بمب اتمی [در سال 1945] را دیده و صدای آن را شنیده است.
آقای آقازاده آمد و گزارش مذاکراتش را داد. راضی است و معتقد است روحیه خوبی در ژاپنیها برای همکاری مشاهده میشود. امروز تمجید زیادی از سخنرانی دیشب من میکردند و از تاثیر آن در ژاپن میگفتند.