خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
یکشنبه 25 اسفند 1364 5 رجب 1406 16 MARCH 1986
به مجلس رفتم. در جلسه علنی شرکت کردم. پیش از دستور درباره تهدیدهای غربیها به خصوص آمریکا، انگلیس و فرانسه مبنی بر دخالت در منطقه و حمایت آنها از کویت صحبت کردم. از حضور ناوگان آمریکا در پاکستان انتقاد کردم. دو نایب رئیس، آقایان کروبی و یزدی نبودند. تا آخر وقت در جلسه ماندم. خسته شدم.
مسأله بودجه با دخالت امام حل شد. شورای نگهبان استقراض دولت را خلاف شرع گفته بود که به امام اطلاع دادم و امام به آنها پیغام دادند که خلاف شرع نیست. آنها نظرشان را پس گرفتند. مایل نبودند کتباً پس بگیرند، چون جراید نوشته بودند، ولی مجبور شدند؛ نظریه خطرناکی است، خوب شد که حل شد. اصلاحیه بودجه سال 64 در دستور بود. اصرار بعضی از نمایندگان در خصوص متمم بودن - و نه اصلاحیه بودن - مشکل ساز بود و منجر به حرفهای تند شد. بالاخره با دو سوم آراء تصویب شد.
خبر رسید یکی از اتومبیلهای گروه اعزامی برای تحقیق در علت عقب نشینی ارتش در تپههای اطراف چوارته عراق، تصادف کرده و آقایان [رسول] منتجبنیا و [سیدرضا]اکرمی در اراک بستری هستند. گفتیم بقیه به مأموریت بروند. عراق زدن مراکز اقتصادی را شروع کرده و باید مقابلهبهمثل کنیم. ظهر و عصر در دفترم چند ملاقات داشتم.