خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
سه شنبه 20 اسفند 1364 29 جمادی الثانی 1406 11 MARCH 1986
بحث بودجه بالاخره تمام شد و اصلاحیه بودجه سال گذشته مطرح شد. بعضیها معتقدند که متمم است، نه اصلاحیه. در تنفس مراجعات زیادی داشتم. ظهر نمایندههای صنف فرش آمدند و برای کارهای صادرات فرش استمداد کردند. آقای میرزایی نماینده فلاورجان آمد. از فعالیتها و شبکه بندی نیروهای مخالف دولت اظهار نگرانی کرد و پیشنهاد دلجویی از سازمان آزادیبخش فلسطین را داشت. جمعی از نمایندگان نامهای به محضر امام فرستادند و درخواست اجازه حضورشان در جبهه را دادند.
عصر در [جلسه] شورای انقلاب فرهنگی شرکت کردم. در شرایط گزینش دانشجویان دوره فوق لیسانس اصلاحاتی در جهت سختگیری انجام شد. درباره دانشگاه آزاد اسلامی بحث شد. تندروها با توسعه آن مخالفند. ادامه بحث به جلسه بعد موکول گردید. مادر شهیدی مبلغی فرستاده و گفته نذر کرده برای هر هواپیمای عراقی که ساقط بشود، مبلغی برای جبهه میپردازد.
شب با آیتالله خامنهای درباره جنگ و شرایط کلی کشور بحث کردیم. به خانه آمدم. در جماران و ارتفاعات برف باریده. این روزها بارندگی خوبی میشود. مجموعاً از این لحاظ سال خوبی است. دانشجوها و کارگران اعلان راهپیمایی به سوی سفارتخانههای عربستان و کویت برای محکوم کردن سیاستشان کردهاند که گفتم بهتر است به لانه جاسوسی آمریکا بروند؛ پذیرفتند.