خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»

  • شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۶۴

 شنبه 10 اسفند 1364   19 جمادی الثانی 1406   1 MARCH 1986

    صبح زود به مجلس رفتم. از جبهه‏ها خبر گرفتم، مسأله مهمی نداشتند. در جلسه علنی شرکت کردم. تا ساعت ده در جلسه بودم. عصر سفیر سوریه آمد و خواست که نفت به آنها بدهیم و در مورد اقساط عقب افتاده سخت نگیریم. از مشکلات اقتصادیشان گفت. به خاطر خلاف وعده سران سوریه در مورد دادن موشک‏ها، حرف‏ها خیلی موثر نیست.

    آقای کنگرلو آمد و گزارش مذاکره با آمریکایی‏ها را داد. اطلاعات چندان مهمی نداده بودند و خواستار آمدن به ایران - به طور سری - برای بررسی نیازهای جنگی ما بودند. گفتم اگر می‏خواهند ما در لبنان برای آزادی گروگانهایشان کمک کنیم، باید 100 موشک فونیکس بدهند.

    از وزارت خارجه آمدند. از هیأت پارلمانی که به دعوت وزارت ارشاد برای بررسی مسائل فیمابین مأموران وزارت خارجه و مأموران ارشاد در خارج به کشورهای آسیایی رفته بودند، به خاطر یک طرفه عمل کردن گله داشتند. شب به خانه آمدم. دکتر [حسن] روحانی آمد و گزارش وضع جبهه‏های جنوب و غرب را داد. شب جمعی از بستگان آمدند. دیر وقت شام خوردم و با کسالت خوابیدم. دو سه روز است سرماخوردگی دارم.