سه شنبه 6 اسفند 1364 15 جمادی الثانی 1406 25 FEBRUARY 1986
صبح زود آقای [محسن] رفیقدوست، تلفنی اطلاع داد که دیشب در شرق سلیمانیه [عراق] عملیات [والفجر 9] انجام شده و پیشرفت خوبی داشتهایم و در فاو باران میبارد و تحرک مهمی نخواهد بود.
به مجلس رفتم. قبل از جلسه خبر را به نمایندهها دادم؛ خوشحال شدند. قبل از دستور درباره عملیات [والفجر 9] صحبت کردم و آن را به عنوان انتقام سقوط هواپیمای خودمان و شهادت جمعی از شخصیتهای مجلس و دستگاه قضایی و... و به عنوان عکسالعمل ما در خصوص قطعنامه ضعیف شورای امنیت معرفی کردم. در تنفس در مراسم بدرقه سه لشکر فجر استان تهران که از مقابل مجلس به جبهه میرفتند، شرکت کردیم و نخستوزیر برای آنها صحبت کرد.
ظهر در دفتر با جبهه تماس گرفتم. معلوم شد تمام اهداف عملیات شمال غرب تأمین شده و دشمن مقاومتی نشان نداده. بنا شد اسم عملیات را والفجر و به هدف انتقام از شرارت بعث عراق معرفی کنیم. از نیروی زمینی خواستم که یک تیپ برای ادامه عملیات به منطقه غرب بفرستد. آقای [حسن] روحانی خبر داد که قرار است فردا احتمالاً قرارگاه ابوالفضل در جنوب عمل کنند. به آقای [کمال] خرازی گفتم بیانیه آن را برای فردا آماده داشته باشد.
آقای محتشمی [وزیر کشور] تلفنی اطلاع داد که با آقای منتظری درباره ساخت متروی تهران مذاکره شده و ایشان قانع شدهاند و موافقت کردهاند. اطلاع داد که جلال طالبانی هیأتی فرستاده و خواسته که با ما علیه صدام همکاری کند، گفتم بپذیرند. آقای محسن رضایی تلفنی از جادهای که روی بهمنشیر زدهاند و مشکل پل را حل کردهاند، خیلی راضی بود. آقای جاسبی آمد و گزارش کار دانشگاه آزاد اسلامی را داد.