خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
پنجشنبه 1 اسفند 1364 10 جمادی الثانی 1406 20 FEBRUARY 1986
با اینکه در مجلس بودم، به خاطر کارهای جنگ به جلسه علنی نرفتم. کلیات بودجه سال 65 مطرح بود و نخستوزیر با تندی جواب مخالفان را داد که کمی هم شلوغ شد. تا ساعت ده صبح در دفترم کار کردم. ساعت ده جلسه ستاد قرارگاه داشتیم. راجع به عملیات آینده مذاکره کردیم. اطلاع دادند چند بمب شیمیایی در شمال فاو به کار رفت. چهار هواپیمای دشمن و دو هلیکوپتر دشمن را ساقط کردهایم و یک هواپیما از دست دادهایم.
ظهر مسئولان سابق انتظامات مجلس از مشکلاتشان گفتند. عصر کارگران نمونه آمدند و از ابتکارات خود گفتند. آقای سعیدی مسئول حفاظت اطلاعات سپاه آمد و از مشکلاتش با فرماندهی و تداخل وظایف گفت. آقای [احمد] جنتی [رئیس سازمان تبلیغات اسلامی] آمد و از کم شدن بودجه سازمان تبلیغات اسلامی شاکی بود.
عصر خبر رسید که هواپیمای حامل هشت نفر نماینده مجلس و آقای محلاتی و جمعی دیگر در حوالی اهواز توسط جنگندههای عراقی ساقط شده و همه مسافران شهید شدهاند. شب آقای [محسن] رفیقدوست که به محل رفته بود، اطلاع داد که جنازهها قابل شناسایی نیست. شایع شده بود که من هم جزو مسافران بودهام، تلفنها راحتمان نمیگذاشت؛ حتی از خارج کشور. گفتم خبری از من در اخبار کانال دو تلویزیون پخش شود.