خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1364 – امید و دلواپسی
جمعه 18 بهمن 1364 27 جمادی الاول 1406 7 FEBEUARY 1986
تا ساعت ده و نیم صبح در منزل بودم. برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه [تهران] رفتم. درباره جنگ و حاکمیت اسلام صحبت کردم. در گزارشها مطلب مهمی نداشتیم. اول شب آقای توکلی[بینا] آمد. قرار است مسئول عمران جزیره کیش شود. برای مشورت در امور آمده بود. همشیره صدیقه آمد. از سوریه برگشته. از شرایط نوق و احوال بستگان سئوالات زیادی کردم. عفت به ملاقات خانمهای مهمان دهه فجر در هتل لاله رفت.
به نخستوزیر تأکید کردم که مخارج ستاد نماز جمعه تهران را بدهد. قرار بود ماهانه چهار صد هزار تومان بپردازد. به حساب محمد تقی، کارگرمان در نوق رسیدم. اکثر پول پسته سال گذشتهمان صرف خود ملک و تجهیزات و نفقه شده است. وضع کشاورزان خوب نیست.