خاطرات روزانه/ آیت الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب« امید و دلواپسی »
یکشنبه 22 دی 1364 // 1 جمادیالاول 1406 ۱۲ ژانویه ۱۹۸۶ //
ساعت هفت ونیم صبح به دفترم رسیدم. گزارش دو سه روز گذشته را مرور کردم. مطلب فوقالعادهای ندیدم. در جلسه علنی هم تا ساعت ده ماندم. لایحه بازخرید و بازنشسته کردن معلمان ناصالح مطرح بود که رد شد. هیئت ژاپنی به ریاست [آقای ماسایاوکی] فوجیو - ایدئولوگ حزب حاکم ژاپن - و رئیس انجمن دوستی با ایران در پارلمان ژاپن به ملاقات آمد و نامه نخستوزیر ژاپن را آورد. درباره توسعه روابط و جنگ و گروگانهای فرانسوی و آمریکا در لبنان صحبت شد.
عصر وزیر خارجه هندوستان به ملاقات آمد و درباره روابط ایران و هند بحث شد. آقای ملک پور نماینده زردشتیان در مجلس آمد. گزارش سفرش به آمریکا را داد. با پیشنهاد خودش برای پیدا کردن اسلحه رفته و دستخالی برگشته بود. از حساسیت آمریکاییها در مورد امام، آیتالله منتظری، من و [موسوی] خوئینیها میگفت.
بعد از نماز مغرب اخوی محمود که از سوریه آمده، از وضع پیشآمده در مورد گروگانهای فرانسوی نگران بود و میگفت گروگان گیرها قولهایی به حافظ اسد [رئیس جمهور سوریه] دادهاند که عمل نشده است. میگویند اول باید فرانسویها اقدام به آزاد کردن اسرای آنها در پاریس کنند. درباره جنگ و خریدهای جنگ و مسائل مربوطه هم اقداماتی داشتیم.
ظهر آقای حسینی نماینده سیرجان آمد و راجع به مسائل اختلافی بین دو خط فکری صحبت کرد. از من میخواست که جلوی متهم شدن جریان فکری خودشان به ضدیت با رهبری را بگیرم. شب به خانه آمدم.