خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»

  • یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۶۴

 یکشنبه 15 دی 1364   23 ربیع الثانی 1406   5 JANUARY 1986    بعد از نماز آقای محسن رضایی آمد. در مورد عملیات آینده و همکاری با نیروهای هوایی و دریایی و احتمال ضرورت ورود به جزیره بوبیان کویت - در صورت اشغال آن توسط عراق و برای بیرون راندن عراق - مطالبی گفت.     دستور جلسه مجلس، معرفی دو وزیر اقتصاد و دارایی و معادن و فلزات بود که مخالفت جدی نشد و رأی آوردند و یکسره کار کردیم. آقای مهدوی نماینده بابلسر آمد و راجع به دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد و حزب [جمهوری اسلامی] بروجرد و وضع روحانیت بابل و نماینده بابل صحبت کرد.     دو نفر از کارکنان دفترم آمدند و مدعی تبعیض بودند. عصر [آقای تورگوت اوزال] نخست‏وزیر ترکیه و هیأت همراه آمدند و درباره توسعه روابط و جنگ مذاکره کردیم. ایشان می‏گفت اگر عراق به شما خسارت جنگ را بپردازد، منجر به سقوط صدام هم می‏شود. پرسید آیا شرط این است که خود صدام برود یا حزب بعث. گفتم ممکن است به رفتن صدام قناعت شود. این را گامی به جلو تلقی کردند.     برای تشییع جنازه مرحوم [غلامرضا]رحیمی نماینده ماهشهر به سالن رفتم. اطلاع دادند که امام با دستور دفن در صحن [حضرت معصومه(س)] قم بدون پرداخت پول قبر موافقت نکردند. به برادرش گفتم خود ما می‏پردازیم، در صحن دفن کنند.     آقازاده [وزیر نفت] آمد. گزارشی از وضع گاز داد و درباره موافقت با کشیدن لوله گاز صادراتی به ترکیه مذاکره کردیم. از صدور نفت و قیمت‏های نفت اظهار رضایت کرد و گفت امروز یک کشتی حامل نفت سفید، موشک خورده است. آقای دکتر [حسن]روحانی آمد و درباره عملیات آینده، پدافند و مسائل جنبی صحبت کردیم.     بعد از نماز مغرب، آقای انواری امام جماعت بندرعباس آمد و برای امضای مصوبه خبرگان درباره نیابت رهبری آیت‏الله منتظری و در مورد تعویض امام جمعه و تعیین استاندار [هرمزگان] مذاکره کرد. تا ساعت هشت و نیم در دفترم کار کردم و سپس به خانه آمدم.