یکشنبه 1 اردیبهشت 1364 30 رجب 1405 21 APRIL 1985
بعداز نماز به مجلس رفتم. مسأله مهمی در گزارشها نبود. در جلسه علنی [مجلس] مشکل وزارت صنایع سنگین را داشتیم؛ چون نظریه شورای نگهبان، رنگ سیاسی به خود گرفته و موضعگیریهای سیاسی کار را در مجلس مشکلتر میکند. جلسه دشواری بود و با تصویب یک فوریت برای لایحه دولت و رد دو فوریت طرح 130 نفر از نمایندگان، کمی از مشکل حل شد، ولی تا زمانی که تکلیف این وزارت مشخص شود، مشکلاتی در پیش خواهیم داشت.
جمعی از فرماندهان سپاه که به کردستان مأمور شدهاند، آمدند؛ برای آنها صحبت کردم. آقای بهرامی ساوجی آمد و تقاضای کار برای فرزندش و ملاقات برای یک فرد عراقی داشت. آقای [عباس]بابائی هم از فرماندهی نیروی هوایی انتقاد داشت و پیشنهادهایی ارائه کرد. عصر برای جرمگیری دندانهایم به دندانپزشکی مجلس رفتم.
سفیر جدیدمان در ونزوئلا برای خداحافظی آمد. به او گفتم که تحقیق کند، علت بدهیهای خارجی ونزوئلا با داشتن صادرات زیاد نفت چیست؟ آقای محسن رضایی آمد. او را از مخالفت با طرح عملیاتی [سرهنگ]صیاد[شیرازی] برحذر داشتم. او دلایل مخالفت خود را گفت؛ بعضی از آنها قابل قبول است که به او گفتم برای رفع عیوب تلاش کند؛ بعضی نیز مهم نیست و لذا برهمکاری تأکید داشتم و برای رفع سوءظن او توضیحاتی دادم.
تا ساعت نه شب، در دفترم کار کردم. آقای صیاد[شیرازی] درباره کارش توضیحاتی داد. از وزارت نفت، درباره هلیکوپتری که پس از فرار در عربستان سقوط کرده و خلبانش کشته شده است، توضیح خواستم. آقای [علی اکبر]ناطق[نوری وزیر کشور] تلفنی، مشکل کنترل حزباللهیها را مطرح کرد؛ مخصوصاً پس از تائید رئیسجمهور در نماز جمعه گذشته. قرار شد که با خود آقای خامنهای صحبت شود که مشکل را حل کنند. تلفنی احوال آقای ربانی [املشی] را پرسیدم که گفتند مثل سابق است.