خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
چهارشنبه 28 فروردین 1364 26 رجب 1405 17 APRIL 1985
تا ساعت هشت صبح در دفتر کارم در مجلس، مطالعه میکردم و گزارشها را میخواندم. آقای [هادی]فقهی امام جمعه بیرجند آمد؛ کمکهای جمعآوری شده برای جبهه را آورده بود. معمولاً ائمه جمعه در ملاقات با رؤسای کشور کمکهای مردمی را میآورند. او از دوگانگی روحانیت در بیرجند گلهداشت و تعیین نماینده آقای [واعظ]طبسی را امری زائد میدانست.
آقای [علی]شمخانی آمد؛ درباره لبنان، جبههها و کارهای آینده در جبهه، مسائل لبنان، قرارگاه رمضان و... مطالبی گفت و با من مشورت کرد. مسئولان تعاونیهای کشور آمدند. درباره اهداف تعاونی و ارزش آن برای آنها صحبت کردم.
علامه شیخ [محمد مهدی] شمسالدین نایب رئیس مجلس اسلامی اعلای شیعیان لبنان آمد. او درباره کیفیت طرح مبارزات اسلامی در لبنان مشورت کرد. قرار است که حقوق برحق اکثریت جامعه لبنان - که مسلمانان هستند - پیگیری شود. او همچنین درباره سفر به فرانسه و واتیکان و برخورد با مسیحیان و فلسطینیان و رئیس مجلس لبنان مشورت کرد و کمک خواست و تقاضای ملاقات با امام را داشت.
با کارمندان مجلس ملاقات داشتم و برایشان صحبت کردم. اعضای واحد دانشجوئی حزب آمدند؛ برایشان مفصلاً صحبت کردم. عصر جلسه هیأت رئیسه مجلس تشکیل شد. شب مهمان نخستوزیر بودیم؛ در آنجا درباره حرکات موتورسواران حزباللهی در خیابانها و برخورد آنها با افراد بیبندوبار - که این روزها اوج گرفته است - بحث شد. مقرر شد، بدون اینکه انتقاد تندی از آنها شود، از عملشان جلوگیری شود، زیرا اعلامیه بیامضایی برای دعوت به تظاهرات علیه جنگ پخش شده و شاید لازم باشد که در روز شنبه نیروهای حزباللهی هم در خیابانها باشند. البته آنها معمولاً سالی یک یا چند بار چنین حرکاتی میکنند و انتظار دارند که مسئولان با بیبند و باری اخلاقی، برخورد شدیدی کنند. درباره جنگ، رفتار مخالفتآمیز نهضت آزادی و رادیوهای خارجی هم بحث شد.
دیر وقت به خانه آمدم. شورای نگهبان بر خلاف رویه قبلی، مصوبه مجلس را درباره تمدید شش ماهه مأموریت وزارت صنایع سنگین رد کرده و باعث ناراحتی جریان افراد تندرو شده است. این رای شورای نگهبان، سیاسی تلقّی شده است.