پنجشنبه 25 مهر 1364 2 صفر 1406 17 OCTOBER 1985
ساعت هفت صبح به مجلس رسیدم. در گزارشها خبر مهمی نداشتیم. قبل از دستور درباره صحبتهای دیروز امام صحبت کردم و در نطقهای پیش از دستور آقای [مرتضی]رضوی نماینده تبریز به جریان محافظه کار و نظرات فقهی آنها حمله کرد. جلسه کمی متشنج شد ولی به خیر گذشت. تعبیر او تند و زننده بود.
ساعت نه و نیم به دفترم آمدم. آقای [محسن] رهامی آمد. نظرات نمایندگان طرفدار آقای میرحسین موسوی را در مورد اعضای کابینه جدید آورد. آقای [محسن] کنگرلو آمد و گفت آقای شفیعی را که در جریان تعقیب باند رشوه همکاری نموده بود، دادستانی کمیته امور صنفی بازداشت کرده است. آقای [موسوی] اردبیلی در قم بودند. آقای [موسوی] خوئینیها [دادستان کل کشور] را در جریان گذاشتم. اما نتوانست آزادش نماید.
ظهر آقای سید مرتضی برقعی قمی واعظ معروف قدیم قم آمد. منزوی و فقیر شده است. پسرش را هم در آموزش وپرورش تنزّل رتبه دادهاند. دلجویی و کمک کردم و برای رفع مشکل، قول مساعدت به ایشان دادم.
جمعی از پاسداران استان زنجان آمدند و من برای آنها صحبت کردم. عصر مسئولان انجمنهای اولیاء و مربیان مدارس آمدند. گزارشی دادند و من برایشان صحبت کردم. گروهی از واحد دانش آموزان حزب [جمهوری اسلامی] آمدند. سئوالاتی درباره حزب و مسائل جاری مجلس و حزب و دولت داشتند. بیشتر متمایل به جناح محافظه کار به نظر میآیند. آقای سید محمد باقر حکیم آمد. از ضعف کمیته پشتیبانی عراق و ضعف مجلس اعلا و بدی تدارک گله داشتند و پیشنهادی درباره اصلاح و تقویت دادند؛ قرار شد تعقیب نمایم. تا ساعت هشت شب کارها را انجام دادم و سپس به منزل آمدم.