خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»

  • جمعه ۹ فروردین ۱۳۶۴

جمعه 9 فروردین 1364   7 رجب 1405   29 MARCH 1985

    تا ساعت ده‏ونیم در منزل بودم و پس از آن، برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه [تهران] رفتم. جمع زیادی از نمازگزاران آمده بودند و خیلی پرشور برخورد کردند. خیلی جالب توجه است و چنین چیزی انتظار نمی‏رفت، زیرا شایعه حمله عراق یا انجام خرابکاری بود. همچنین، خبری رسیده بود که بناست به من سوء قصد شود، اما به خوبی گذشت.

    عصر آقای حسین تاش آمد و گزارش وضع فعالیت واحد موشکی سپاه و همکاری خوب لیبی را داد. دستور دادم که برای فردا آماده باشند. از دفتر مشاورت [امام در ارتش] آمدند و گزارشی از وضع پدافند تهران دادند. برنامه‏ای هم برای قوی تر کردن دفاع ریخته‏اند. احمدآقا هم آمد و راجع به مسائل جاری مذاکره کردیم.

    امروز از طرف عراق حمله‏ای به شهرها نشد. ساعت ده خوابیدم. هنوز به خواب نرفته بودم که وضعیت قرمز اعلام شد و ضدهوایی‏ها به مدت طولانی کار کردند. بعداً معلوم شد که هواپیماهای عراقی نتوانستند کاری انجام دهند و فرار کردند.