خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
یکشنبه 14 مهر 1364 20 محرم 1406 6 OCTOBER 1985
بعد از نماز صبح به مجلس رفتم. قبل از جلسه آقایان [عباس] شیبانی و [محمد] کیاوش به دفترم آمدند و درباره مهاجران جنگ و حزب [جمهوری اسلامی] و... تذکراتی دادند. پس از تنفس به دفترم برگشتم. آقای آقازاده آمد و گفت آمریکاییها واسطه [خرید سلاح] را برای مذاکره به آمریکا احضار کردهاند و گفتهاند ما به ملاحظه ایران، در شورای امنیت در خصوص محکومیت اسرائیل به تونس رأی ممتنع دادیم و وتو نکردیم. گفتم بیشتر به خاطر کشورهای عربی بوده و این را نباید به حساب ما بگذارند و امتیاز بخواهند.
ظهر آقای سید زکی که یک روحانی عراقی است و در تایلند تبلیغ میکند، آمد. از توجه عمیق مسلمانان تایلند به انقلاب اسلامی ایران و توجه به شیعه گفت و کمک خواست. عصر آقای [محمد] غرضی [وزیر نفت] آمد و گزارش [اجلاس وزیران] اوپک را داد که عراق در طلب افزایش سهمیه شکست خورده است. مدیران پست آمدند. برای آنها صحبت کردم.
دبیران اتحادیه انجمنهای اسلامی سراسر کشور از وزارت نفت آمدند و از عملکرد آقای غرضی شکایت داشتند. در جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] شرکت نکردم. تا ساعت هشت در دفترم کار کردم.
گروه جدیدی از مردم اطراف قزوین، برای مقابله با گروه دیگری آمدند که چند روز پیش به عنوان شکایت از آقای [قدرتالله] علیخانی - رئیس کمیته قزوین - برای اعتصاب مقابل مجلس آمده بودند. به هر دو پیغام دادم که بروند و من هیأتی برای رسیدگی اعزام میکنم. شب به خانه آمدم. امروز هم جزیره خارک بمباران شده. تقریباً هر روز [بمباران] میشود ولی آسیب کم است، چون هواپیماهای مهاجم از ارتفاع بالا بمب میاندازند.