خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
چهارشنبه 2 مرداد 1364 5 ذیقعده 1405 24 JULY 1985
تا ساعت هشت صبح مطالعه کردم. آقای [محمدرضا]شمس [= نقدی] مسئول قرارگاه رمضان آمد و از امکانات فراوان در شمال عراق، برای انجام جنگ چریکی گفت و بودجه و رادیو و تأیید خواست. کاردارمان در انگلستان آمد و گزارشی داد؛ منجمله از سمیناری که اخیراً برای بررسی انقلاب اسلامی از طرف غربیها در لندن بوده است.
[آقای فرهادنیا] سفیرمان در رومانی آمد و گزارشی از وضع کشور رومانی داد و خط رفتار سیاسی با بلوک شرق را خواست. گفتم باید روابط [با این بلوک] حسنه و بهتر شود. خانمهای نماینده آمدند و خواستار بحث در [خطبههای]نماز جمعه در مورد شرکت خانمها در مسائل اجتماعی شدند. نمایندگان آذربایجان غربی آمدند و از استاندار شاکی بودند.
عصر هیأت رئیسه مجلس جلسه داشت. درباره امور مجلس و نیازهای نمایندگان بحث شد. شب با سران قوا، مهمان نخستوزیر بودیم. درباره نامزدی مهندس [مهدی]بازرگان [در انتخابات ریاست جمهوری] بحث شد. گویا شورای نگهبان او را صالح نمیداند. درباره جنگ هم بحث شد. آقای رضایی اطلاع داد که عملیات قدس چهار در هورالهویزه موفق بوده و در جبهه شمال، آقای صیاد [شیرازی] هنوز در مورد اجرای مرحله دوم عملیات قادر مرّدد است.
شب برای خواب به مجلس رفتم. در جلسه سران قوا تصمیم گرفتیم برای تشکیل سمینار روحانیون اهل کتاب در دنیا اقدام نمائیم. در مورد افغانستان، براساس مذاکرات آقای موسوی نخستوزیر با فیدل کاسترو [رهبر کوبا] تصمیمگیری شد اگر شوروی بپذیرد که از افغانستان خارج شود، میتوانیم برای جلوگیری از نفوذ آمریکا و غرب [در این کشور] همکاری نمائیم.