خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»
انتقاد امام جمعه از انحلال سپاه آبادان *** شکایت مالکان اراضی اطراف دانشگاه امام صادق(ع)
صبح زود به مجلس رفتم، بسیاری از نمایندگان [به حوزه انتخابیه خود] رفتهاند؛ بعضی هم برای تحویل گرفتن ماشین یا انجام کارهای دیگر ماندهاند. آقای [سیدجلال] ساداتیان [مسئول دفترم] هم شکایاتی از شیوه برخورد بعضی از کارکنان دفتر نمود. آقای [غلامحسین] جمی امام جمعه آبادان آمد. از انحلال سپاه آبادان و قطع جیره جنگزدگان - به منظور دادن کار و سرمایه برای خودکفائی آنها - انتقاد داشت؛ از خط مقابل هم نگران بود.
جمعی از نمایندگان تهران آمدند؛ عدد به حد نصاب رسمیت جلسه نرسید. مطالب متفرقهای درباره عملکرد سوء بعضی از قضات، پس گرفتن اراضی مالکان بزرگ از کشاورزان، شکایت مالکان اراضی اطراف دانشگاه امام صادق(ع) - که به خاطر طرح توسعه بلاتکلیفاند - مطرح شد؛ با [آقای محمد نبی حبیبی] شهردار تهران و شورای عالی قضائی در این خصوص صحبت کردم.
ظهر، آقای دکتر [عبدالله]جاسبی آمد، گزارشی از وضع دانشگاه آزاد اسلامی داد. امسال بنا است پنج هزار دانشجو بگیرند و شاگردان تک درسی را به بیست هزار نفر برسانند و چند واحد جدید باز کنند و دوره دکترا داشته باشند. گفت که حدود پنجاه هزار نفر در کنکور شرکت کردهاند. برای بودجه [دانشگاه آزاد] و معافیت دانشجویان [از سربازی] و... کمک خواست. گفتم با توجه به واگذاری اختیارات هیأت مؤسس، از این به بعد کارها را سریعتر میتوانیم انجام بدهیم.
عصر، آقایان [سیدمهدی] طباطبائی سرپرست بنیاد مستضعفان و [احمد] توکلی آمدند. درباره شرکت بزرگ ساختمانی بنیاد، گزارش دادند. مشکلات کار و فروش طلا و جواهرات بنیاد برای مخارج ساختمان را مطرح کردند.
آقای [اسماعیل] فدائی نماینده سربند اراک آمد؛ برای برداشتن فرماندارشان کمک میخواست. آقای دبیرالملکی، صحّاف مجلس آمد. گزارشی از کارگاه مدرن ترمیم کتب خطی و کلیشهسازی داد. از اینکه صدور حکمش عقب افتاده، گله داشت. [آقای علی]معرفیزاده [نماینده خرمشهر] آمد. برای عزل استاندار خوزستان و برای لغو تصمیم قطع کمکهای نقدی به جنگزدگان، کمک میخواست. آقای محمدزکی عراقی، همراه با آقای [مصطفی] ذوالقدر نماینده میناب آمد. گزارشی از وضع مسلمانان در تایلند داد؛ با هم چندی پیش از کویت اخراج شدهاند. برای رفتن به سفر حج کمک میخواست.
آقای محمد هاشمی از رفسنجان، برای حساب سال و خداحافظی سفر مکه آمد و مقداری پسته تازه آورد. آقای [حسین]محلوجی هم آمد؛ برای جبران کمبود مسکن نمایندگان کمک میخواست. به نخست وزیر گفتم؛ قرار شد چهل - پنجاه دستگاه [آپارتمان] از [شهرک] اکباتان [واقع در غرب تهران] اجاره کنیم.
شب، در منزل آقای موسوی اردبیلی [رئیس دیوان عالی کشور] جلسه سران قوا داشتیم. پیشنهاد شد برای جلوگیری از فساد در ادارات، مرکزی تأسیس شود و اعلان شود که اگر کسی در مراجعه به ادارات، با مأمور رشوهگیر مواجه شود به آن مرکز - که مشخص میکنیم - مراجعه کند. [آقای میرحسین موسوی] نخست وزیر، مشکل را در دستگاه قضائی میدانست که قاطعانه تعقیب نمیکنند و متقاضی دادگاه انقلاب ویژه بود و آقای [موسوی] اردبیلی موافق با دادگاه ویژه نبود. قرار شد تا هفته دیگر، کیفیت کار مشخص شود. آقای خامنهای براساس نظریه شورای نگهبان، خواهان اعلان لغو وزارت وزرای مشاور بودند که قرار شد، سرعت عمل برای اصلاح قانون شود. درباره جنگ و سیاست خارجی هم صحبت کردیم.