خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

    از وضع مسجد سلیمان پرسیدم. معلوم شد که موشکها به شهر نخورده و تلفات نداشته‏ایم. رئیس جمهور گفتند به تلافی این موشکها، دستور مقابله به مثل داده شده است. آقای زرندی از باختران مکرراً تلفن کرد؛ درباره ضایعات زیاد بمباران پادگان اباذر و از مسامحه پدافند صحبت کرد.

    عصر، آقای [محمدباقر] حکیم آمد و راجع به شهادت ده نفر از خانواده حکیم، در زندان‏های عراق صحبت شد و برای عکس‏العمل، مشورت نمود و از کمبودها و نیازهای مجلس اعلای [انقلاب اسلامی عراق] گفت. برف شدیدی از دیروز می‏بارد. آیت‏الله خامنه‏ای، زیر باران و برف، نماز جمعه [تهران] را اقامه کردند.

    عصر، اطلاع دادند که عراق به پیرانشهر، سوسنگرد، آبادان، بستان و دهلران حمله [هوایی] کرده و تلفات زیادی به جا گذاشته است.

    وقت حمله را باز هم به تأخیر انداخته‏اند. از این تأخیرها ضرر می‏کنیم. شب، احمد آقا آمد. درباره جنگ و حزب [جمهوری اسلامی] مذاکره کردیم. قرار شد در این باره با امام صحبت شود. آقای [محمد] رشیدیان [نماینده آبادان] از حملات شدید و مکرر عراق به آبادان، ابراز خشم می‏کرد.